اثرات فضایی فاصله جغرافیایی و تجارت خارجی بر دموکراسی در کشورهای در حال توسعه
/پروین علی مرادی افشار
: اقتصاد، مدیریت و بازرگانی
، ۱۳۹۶
، راشدی
چاپی
دکتری
اقتصاد گرایش اقتصاد بخش عمومی- اقتصاد صنعتی
۱۳۹۶/۰۳/۲۲
تبریز
دموکراسی و عوامل موثر بر آن، همواره از موضوعات مهم و جنجالی مورد توجه سیاستمداران و اندیشمندان اقتصاد بوده است .در همین حال، در طول سالصهای اخیر مطالعه در زمینه ارتباط متقابل دموکراسی و متغیرهای اقتصادی در بین اندیشمندان اقتصادی و علوم سیاسی افزایش یافته است .در این مطالعات دموکراسی به عنوان یک متغیر تأثیرگذار بر متغیرهای اقتصادی در مدلصهای اقتصادسنجی وارد شده است و کمصتر به تأثیرپذیری دموکراسی از متغیرهای اقتصادی پرداخته شده است .برخلاف بیشتر مطالعات پیشین، در این پژوهش به بررسی اثر متغیرهای اقتصادی بر سطح دموکراسی در کشورهای در حال توسعه با رویکرد اقتصادسنجی فضایی و در نظر گرفتن وابستگی فضایی جغرافیایی آنصها در دوره زمانی۱۹۹۰ - ۲۰۱۳ پرداخته شده است .به طور کلی نتایج پژوهش نشان می دهد که اثر فضایی تجارت خارجی و درآمد سرانه اثر مثبت و معنیداری بر دموکراسی داشته است .می توان گفت حجم بالای تجارت خارجی یک کشور با کشورهای دارای سطح دموکراسی بالاتر و افزایش سطح درآمد سرانه میتواند منجر به ارتقا سطح دموکراسی شود .همچنین، اثر مجاورت فضایی بر بهبود سطح دموکراسی در کشورهای مورد مطالعه تائید شده است .در واقع، بهبود وضعیت دموکراسی در مناطقی که ازنظر جغرافیایی فاصله کمتری از کشورهای با سطح دموکراسی بالا دارند، بهصورت بهتری صورت میصگیرد .کمکصهای خارجی دموکراسی را در کشورهای مورد مطالعه را به صورت معنی داری تحت تأثیر قرار نداده است .مصرف کمک های خارجی برای مصارف دولتی و گروه های ذی نفوذ از دلایل این مسئله می تواند باشد .به طور کلی نتایج پژوهش اثرات فضایی تجارت و مجاورت جغرافیایی بر بهبود سطح دموکراسی را تأیید می کند
Democracy and its effective factor always have been considered as an important and controversial issue by politicians and scholars. Meanwhile, the relationship between democracy and economic variables in economics and political science has received considerable attention in recent years. Reviewing the related literature shows that in most of these studies democracy has been considered as a factor affecting the economic variables and few studies has investigated the influence of economic variables on democracy. In contrast to most previous studies, this thesis aims to study the effect of economic variables such as per capita, foreign aid and trade on the level of democracy in developing countries using spatial econometric approach by considering the geographical and trade spatial dependence in the period of 1990-2013. The results show that foreign trade and per capita have positive and significant effect on democracy. It can be said, the high volume of foreign trade of a country with higher democracies and an increase in per capita income can lead to the promotion of democracy. The spatial proximity effect on the level of democracy in these countries is approved. Indeed, Democracy improves in areas which have closer distance to more democratic countries. Also, the effect of foreign aid on democracy in these countries is not significant. It is to say, the use of foreign aid for government expenditures and influence groups can explain this phenomena. In General, the results support the positive effects of geographical and trade spatial effects on democracy