هنر و قدرت در عصر صفوی۹۰۷-۱۵۰۱/۱۱۳۵- ) ۱۷۲۲ه.ق)
/میمنت حسن شاهی
: حقوق و علوم اجتماعی
، ۱۳۹۵
، راشدی
چاپی
دکتری
تاریخ گرایش دوره اسلامی
۱۳۹۴/۱۱/۲۹
تبریز
ایران عصر صفوی بهصدلایل گوناگون مذهبی، سیاسی، فرهنگی و نظامی همواره مورد توجه علاقمندان و پژوهشگران تاریخ ایران دوره اسلامی قرار داشته است .قدرتصیابی شاه اسماعیل اول صفوی(۹۰۷ه.ق (و اعلام مذهب تشیع به-عنوان مذهب رسمی جامعه ایران اقدامی عظیم و جسورانه بود که خاندان نوخاسته صفوی جهت نمایان ساختن استقلال سیاسی مذهبی از دنیای تسنن بدان روی آورد .از این زمان تلاش و سیاست حکومتگران صفوی بر هرچه بیشتر مستحکم ساختن پایهصهای این قدرت نوبنیاد متمرکز گردید .در این میان عرصه فرهنگ و هنر بهصعنوان یکی از ابزار و رسانهصهای موثر و قدرتمند در خدمت نهاد قدرت قرار گرفت و به نحو تاثیرگذار و مشخص بهصصورت یکی از شاخصهصهای قدرت و توان دولت صفوی در عرصهصهای مختلف سیاسی، مذهبی و اقتصادی به ایفای نقش پرداخت .در تعقیب سیاستصصهای دولت صفوی که عمده-ترین آن نمایش توان، اقتدار و مشروعیت این خاندان نوپا بود، هنرمندان شاخهصهای مختلف هنری تحت حمایت و همراهی دربار سلطنتی و دستصاندرکاران حکومتی به خلق آثار نفیس و ارزشمند روی آورند .حاصل عطف توجه و همراهی مادی و معنوی نهاد قدرت با هنر و هنرمندان از سویی پدید آمدن آثار هنری زیبا و گرانبها و فراهم گردیدن فضای مناسب جهت نقشصآفرینی هنرمندان و بروز تواناییصها و مهارت ایشان در خلق آثار هنری و بدین-سان جاودانه ماندن نام و خاطره ایشان و از دیگرصصسو بیانگر توان و اقتدار دولت صفوی در عرصه فرهنگ، سیاست و اقتصاد بود .چراص که خلق آثار شاخص و برجسته هنری به گونهصای معنادار با میزان حمایت وهمراهی نهاد قدرت از هنر و هنرمندان از یکصسو و رفاه و امنیت نسبی و پایدار حاکم بر جامعه از دیگر سو وابستگی و پیوستگی داشته و پیوند و ارتباط محکم و موفق نهاد قدرت و عرصه هنر را به شایستگی نمایان میصسازد .چنین میصنماید که جاودانه نمودن یاد و خاطره دوران حکمفرمایی شاهان صفوی، نمایش اقتدار و توان سیاسی، اقتصادی ایران در زمان حکومت این سلسله و تاکید بر مشروعیت و حقانیت سیاسی و مذهبی ایشان از مهمصترین سیاستصهای هنری ساختار رسمی قدرت در این مقطع زمانی بوده باشد .در این رابطه دوجانبه هر دو نهاد هنر و قدرت از همراهی و همکاری با یکدیگر بهرهصمند و کامروا گردیدند .هرچند در این رابطه بهصصورت بارز و مشخص سیطره نهاد قدرت بر عرصه هنر پدیدار میصباشد و هنر حکم ابزار و رسانهصای در خدمت نهاد قدرت را ایفا نموده است، اما در جای خویش نیز با بهره جستن از امکانات موجود جامعه که به مدد حمایت همهصجانبه نهاد قدرت از عرصه هنر امکانصپذیر گردید علاوه بر برخورداری از فرصتی ممتاز جهت شناساندن خود و هنر خویش به دنیای هنر و سیاست، از زندگی توام با رفاه و آرامش نسبی نیز برخوردار گردیده و به تلطیف فضای حاکم بر جامعه یاری رسانیدند .خوشنویسی، نگارگری، موسیقی و معماری از عرصهصهای هنری می-باشند که در این نوشته رابطه آنصها با نهاد قدرت مورد توجه و بررسی قرارگرفته است .نوشتار حاضر بر آن بوده است تا ضمن بررسی تعامل دو جانبه و رابطه دو سویه موجود میان دو مقوله قدرت و هنر، جایگاه هنر و هنرمندان در عرصه سیاست صفوی را مشخص نماید و تاثیر نهاد قدرت و سیاستصهای اتخاذ شده از جانب دولتمردان عصر صفوی را در ایجاد آثار نفیس هنری این دوره تاریخی تبیین و بررسی نماید .گردآوری اطلاعات مورد نیاز تحقیق حاضر به شیوه کتابخانهصای انجام پذیرفته است
Safavid Iran because of various religious, political, cultural and military reasons, buffs and historians have always considered Iran's Islamic period. Rising to kingdom, Safavid Shah Ismail I (907 AD) declared the official religion of Shiism for the Iranian society and this can be taken into account as a massive and bold action, highlighting the Safavid dynastys emerging religious political independence from the Sunni world. From this time, Safavid rulers made the political efforts to further consolidate the power of the newly-established power. Art and culture started to serve the power strongly and became the icons for the political, religious and economical power of the Safavids. The artists and artisans created precious works under the patronage of the court and in line with the main political mindset of the newly formed dynasty which seek to manifest its power and dominance. The attention to art and patronage, on the one hand, resulted in creation of beautiful and valuable artistic objects and, on the other hand, stood for the power and dominance of the Safavids in culture, politics and economy. This is evident that the creation of highly artistic works is tied with the patronage of the court and the affluence and relative peace in a society. Artistic creation reveals the strong and successful bond between power and art. It seems that artistic policies of the era were to immortalize the memory of the Safavid kingdom, to display the political/economic powers of the dynasty and to emphasize the political rightfulness and religious spirituality of the Safavids. The present research aimed at spotlighting the position of art and artists in the political domain of the Safavid dynasty and investigating the mutual relationship between art and power in the era. It further studies the influence of the political power in producing valuable works of art. The data collection in this study has been library based