پس از فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی و وقوع تحولات ساختاری در نظام بینالمللی و تغییر و تحول در مناسبات دو و چند جانبه کشورها، به ویژه در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز، ضرورت توجه به ابزارهای جدید در برقراری تعاملات با هدف گسترش همکاریهای منطقهای و فرا منطقهای مطرح گردید. به گونهای که در حال حاضر، به کارگیری ابزارهای غیرنظامی به ویژه دیپلماسی فرهنگی، در تدوین راهبردهای جامع که مناسبات دو و چند سویه کشورها را به سمت همکاری و همگرایی بیشتر پیش ببرد؛ بیش از هر ابزاری، مورد توجه تصمیمگیرندگان سیاست خارجی کشورهاست. با این اشاره، در میان کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز به کارگیری این ابزار دیپلماسی فرهنگی توسط دو کشور ایران و قزاقستان به عنوان کنشگرانی که قادر خواهند بود با بهرهگیری از آن و با داشتن بسترهای گوناگون؛ زمینه همگرایی بیشتر را فراهم نمایند، مورد توجه خواهد بود با توجه به اولویتی که دو کشور به دیپلماسی فرهنگی و راه کارهای تحقق آن در سیاست خارجیشان خواهند داشت، میتوان گفت که رسانهها، برگزاری سمینارها و کنفرانسهای منطقهای با محوریت ایران و قزاقستان و اتخاذ سیاستهای فرهنگی هماهنگ در سطح منطقه و واکنش هماهنگ در قبال تحولات منطقه و جهان و به ویژه جهتگیریها نسبت به قدرتهای بزرگ در منطقه و جهان، از طریق نحوه به کارگیری ابزارهای تبلیغاتی و فرهنگی و ... میتوانند زمینهساز همگرایی بیشتر این دو کشور باشند علیرغم این بسترها برای همکاری و همگرایی در سیاست خارجی دو کشور عوامل مختلف منطقهای و بینالمللی وجود دارند، که ممکن است در واگرایی در روابط دو سویه این دو کشور نقش داشته باشند نگارنده در این مقاله در صدد است تا با توجه به ضرورت به کارگیری دیپلماسی فرهنگی به منظور گسترش زمینههای همگرایی در روابط خارجی ج.ا. ایران با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز و به ویژه قزاقستان به این پرسش پاسخ دهد که دو کشور ایران و قزاقستان چگونه خواهند توانست از دیپلماسی فرهنگی به منظور افزایش سطح همگرایی در سیاست خارجی دو سویه بهرهمند گردند و با گسترش سطح آن در روابط با دیگر کشورها، زمینههای واگرایی را کاهش دهندبا توجه به ضرورت کاربرد تبیینی تئوریک و علمی به منظور ارائه تحلیل مناسب برای این مساله در این مقاله و با بیان ابعاد و اصول دیپلماسی فرهنگی دو کشور، بسترهای همگرایی مطرح گردیده و علاوه بر بیان زمینههای ایجاد کننده واگرایی در روابط دو سویه، راه کارهای برون رفت از چالش هایی که ممکن است زمینههای واگرایی بیشتر را فراهم کند، نیز ارائه میگردد علاوه بر این، نگارنده بر آن خواهد بود تا با اشاره به انواع دیپلماسی و به عنوان نمونه دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی دو کشور، تاثیرگذاری آن بر روند روابط دو کشور ایران و قزاقستان را نیز بررسی نماید پاسخ احتمالی که نگارنده برای پرسش اصلی این پژوهش مطرح میکند این است که با به کارگیری دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و قزاقستان قادر خواهند بود تا با ارتقای سطح اعتماد متقابل و تسری روابط مثبت و مسالمتآمیز و با به کارگیری توانمندیهای فرهنگی مشترک زمینه همگرایی بیشتر را فراهم نموده و در ادامه روند مناسبات با تعمیق روابط دو سویه زمینههای واگرایی و تقابل را در سیاست خارجی کاهش دهند.
مریم یاری اصطهباناتی
دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و قزاقستان: بسترهای همگرایی و زمینههای واگرایی در آسیای مرکزی