آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد مساله علم خداوند است در متون دینی و بلاخص قرآن کریم بر علیم بودن خداوند و اینکه خداوند به همه چیز آگاه است و هیچ چیز از گستره علم او بیرون نیست تاکید شده است چنان که آیه ان الله بکل شیء علیم بدان اشاره دارد لذا عقیده به علم عام خدا از مسلمات دینی است اما تحلیل فلسفی و بیان چگونگی آن که یکی از دشوارترین مباحث فلسه الهی بحث علم خدای متعال است تامل دیگری می طلبد. تحلیل و تبیین مساله علم یکی از دغدغه های جدی فیلسوفان مسلمان است. فیض کاشانی نیز توجه خاصی به این موضوع مبذول داشته و بطور مفصل به آن پرداخته است که بیشترین نقطه نظرات وی در خصوص علم خداوند به متغیرات و محسوسات (علم پس از خلقت) است و در این زمینه از چند تبیین متفاوت بهره می برد که بیانش در بسیط الحقیقه بودن خداوند و نیز تعلق و ربط مخلوقات نسبت به خداوند در زمره دلایل در چهارچوب فلسفه صدرایی به شمار می روند در این مقاله بر آنیم تا بیان فیض را در خصوص صفات خداوند و سپس علم الهی را بازگو کنیم
حسین محمدخانی
بررسی علم خداوند از منظر فیض کاشانی
مجموعه مقالاتی در بررسی آراء و احوال و آثار فیض کاشانی