مطالعات روشمند و گستردهی باستانشناسی به منظور مطالعات فرهنگهای پیش از تاریخ منظقهی شمال ایران انجام نپذیرفته است. لذا ضرورت انجام مطالعات و پژوهشهای منسجم، مستمر و هدفمند در منطقه مشهود بوده است. در سال های اخیر فقط چند محوطه کاوش گردیده و در کنار آن به بررسی ناحیهای به منظور ارزیابی و تعمیم نتایج حاصل از کاوش، در مقیاس استقرار به ناحیه، انجام گردیده است. بیشتر این مطالعات در حوزهی منطقهای مازندران در دشت شرقی آن انجام گرفته و بررسی ناحیهای در غرب و مرکز مازندران به صورت روشمند و هدفمند انجام نشده است. اگر چه محوطههای استقراری چون قلعهکش در مرکز و تپه کلار کلاردشت، در غرب استان، مورد کاوش قرار کرفته و ابتدای راه مطالعات خود را می پیماید. در این بین قسمت شرقی مازندران به نسبت دیگر مناطق استان بیشتر مورد مطالعه قرار گرفته و هفت فصل از مطالعات آن سپری شده است. کوهر تپه به مدت ۵ فصل مورد کاوس قرار گرفته و محوطههایی همچون یاقوت تپه، تپه عباسی و قلعه پی (دشت فریم) در ساری نیز مورد کاوش قرار گرفتهاند. محوطهی گوهر تپه یک از بزرگ ترین محوطههای دورهی مفرغ حوزهی چنوب و جنوب شرق دریای مازندران است که بیشتر مطالعات صورت گرفته دراین محوطه، بر اساس مقایسه و مطالعات تطبیقی بوده و تاریخگذاری مطلق در آن که شکل منسجم انجام نشده است. با همهی این اوصاف در مورد چگونگی تحولات فرهنگی در اواخر دورهی مفرغ تا عصر آهن، حوزهی فرهنگی مورد مطالعه، دستخوش تحولاتی گردیده که موضوع مود بحث در این مقاله است.
علی ماهفروزی، مجتبی صفری، حسن فاضلی نشلی
فرایندگذار از دوره مفرغ به دوره آهن در جنوب و جنوب شرق دریای مازندران با تکیه بر دادههای باستان شناختی گوهر تپه بهشهر