کی از نقشمایههایی که در طول تاریخ بسیار به چشم میآید، نقشمایهی (صفرشتهی بالدار) است .اعتقاد به موجودات بالداری که میانجی خداوند و انسان هستند، از دورترین زمانها وجود داشته است و از اشتراکات فرهنگهای مختلف است .در ایران نمونههای بسیار زیادی از این فرشتگان بالدار وجود دارد .این نقوش را میتوان از دیرباز بر روی تختهسنگها، نقشبرجستهها، سکهها، فلزجات، تزئینات معماری و ... پیدا کرد .این پایاننامه برای درک مفهوم این نقشمایهها، به بررسی سیر تاریخی این نقشها پرداخته و تکامل و دگرگونی معنایی و تصویری آنها را در یک سیر زمانی) از ایران باستان تا قاجاریه (مورد بررسی قرار داده است .پژوهشگر بعد از بررسی نمونههای تصویری ایزد نیکه در یونان و ایزد ویکتوریا در روم توانسته پیوستگی و حضور ایزد نیکه را در دوران اشکانی نشان دهد و سپس با مطالعهی دورهی ساسانی بیان کند که این فرشتههای بالدار در صحنههای اعطای مشروعیت، اعطای فره ایزدی، اعطای قدرت شرعی و مقدس و مشابه این ظاهر شدهاند .بررسی های پژوهشگر مشخص کرده است که با ورود اسلام این نقش مایه ها از نظر حذف شدهاند، اما با آغاز نگارگری در ایران، استفادهی دوباره از آنها رایج میشود .در ادامه، بررسیهای دقیق پژوهشگر در دوره قاجار نشان داده است که گرچه نقوش فرشتهی بالدار قاجاری برگرفته از همین نقشمایههای باستانی است و از نظر ظاهری، جنسیت و طرح کلی به الگوهای تصویری باستانی آن شبیهاند اما در کاربرد و آگاهی از مفهوم اصلی آن، تفاوتهایی فاحش دارند و به نظر میرسد تصویرگران قاجاری تنها گرتهبرداری محضی از نمونههای باستانی انجام دادهاند.
تحلیل سیر تاریخی نقش فرشته بالدار در هنر ایران باستان تا قاجاریه