؛ استاد راهنما: محمد علی مهدوی راد؛ استاد مشاور: جلیل پروین
: دانشگاه قرآن و حدیث (پردیس تهران)
، ۱۳۹۵
۵۳۴ ص.
کتابنامه: ص.۴۸۱ -۵۳۴؛ همچنین به صورت زیرنویس
دکتری
علوم قرآن و حدیث
۱۳۹۵/۱۲/۱۸
۱۹/۵
تکفیر به معنای نسبت کفر دادن به دیگری است که در انتساب کفر به مسلمانان، غلبهی استعمال پیدا کرده است. کاربست صحیح تکفیر در جهت رویارویی با بخشی از انحرافات در زمینهی مسائل ضروری اسلام، امری مورد اتفاق از منظر فقهای فریقین است که اگر بر اساس معیارها و شرایط اثبات مفاهیم دینی مرتبط با ضروریات دین (ایمان و کفر) رخ ندهد، دچار آسیب و انحراف شده و به دستاویزی برای کافرانگاری مسلمانان و ارتکاب اعمال خشونتبار ضد انسانی مبدل میشود. جهان امروز و بهویژه جهان اسلام، درگیر خطر بزرگ شکلگیری و گسترش گروههایی با تعصّبات دینی و ظهور اقدامات تکفیری خشونتآمیز شده است؛ جریانهایى که در ادبیات سیاسی امروزه با عناوینی همچون سلفیه جهادی و سلفیه تکفیری یاد میشوند و با انعطافناپذیری در برابر جامعهی جهانى تنها بر ضرورت پیاده شدن برنامهها و قوانین اسلامى، آن هم با تفسیر خاص و انحصارگرایانه از سوی خود، تأکید دارند. نوشتار حاضر با عنایت به وحدت مبنایی جریانهای افراطگرای سلفی در تکفیر مسلمانان و شهرت جهانی جریان تکفیری «داعش» در جامعهی جهانی، به عنوان پیشتاز در عرصه خشونت به نام اسلام عزیز، با بهرهگیری از روشِ توصیفی ـ تحلیلی، به بررسی و نقد مستندات قرآنی داعش به عنوان یک نمونه کامل و مهمترین جریان تکفیری شناخته شده در عرصه بین الملل پرداخته است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که جریانهای تکفیری معاصر با محوریت داعش، جریانهای التقاطی و شکل-گرفته براساس دو اندیشهی توحید قبوری وهابیّت و توحید قصوری متأخّر از آن در چند دههی گذشته است. این جریانها معتقدند که استفاده از خشونت و ترور مبتنی بر تکفیر براى تحقق خلافت اسلامی و برکنارى رهبرانى که به گفته آنها براساس اسلام حقیقى حکومت نمىکنند و در سیطرهی آنان اعمال خلاف دستورات اسلام و توحید رخ میدهد، یک وظیفه اسلامى است. ایده جریانهای تکفیری سلفی فراوردهی گفتمانى سه عنصر «حاکمیت خدا»، «جاهلیت جهان و جهانى بودن اسلام» و «جهاد» است. پایه اصلى معرفتشناسى آن بر «نصگرایى افراطى مبتنى بر اصالت ظاهر» با تمرکز بر آیات «ایمان و کفر» و «جهاد» استوار بوده که عقلستیزى و سلفىگرى بر بنیان فکرى این نوع معرفتشناسى بنا نهاده شده است. از دیگر سو، مبانى انسانشناسى این جریان بر تکلیفگرایى شدید و تکفیر گسترده دیگر مسلمانانى که اندیشه و عمل متفاوتى دارند بنا شده است. رهاورد تحقیق آن است که داعش، برخلاف ادعاى خود، فاصله بسیارى با آموزههاى اسلامى و حتى فطرت انسانى دارد. در این میان به سبب آنکه تکفیر و اقدامات خشونتگرایانه میتواند گشایش جبهه هاى درونى در جهان اسلام و اختلافات را در میان گروههاى مختلف اسلامى توسعه دهد، نقش اندیشمندان مسلمان در جلوگیری از تفکّر تفرقه انگیز تکفیری بیش از پیش سنگینتر مىنماید.