حقیقات روشناشی،تحقیقاتی بنیادین است که میتواند به جنبش تولید علم در کشور ما مدد برساند. با توجه به این مهم، که مبانی فکری هر جامعه بر اصولی فلسفی استوار است، شناخت و درک این دانش و واکاوی نظریات اندیشمندان این عرصه لازم و ضروری به نظر میرسد. در رساله حاضر پس از مقدمه در فصل اول به مفاهیم و کلیات، در فصل دوم به تبیین شناختشناسی و روششناسی فلسفی امام خمینی، در فصل سوم به تبیین شناختشناسی و روششناسی فلسفی علامه طباطبایی و در فصل چهارم به تمایزات روشی این دو اندیشمند نوصدرایی پرداخته شده است. به نظر میرسد روش فلسفی امام، مبتنی بر برداشت انسانشناسانه ایشان از عقل میباشد و براساس آن ایشان سه روش عرفانی، برهانی و نقلی را به رسمیت میشناسند. البته وی از این سه روش به صورت مکمل یکدیگر استفاده میکنند، به این ترتیب که نقل را برتر از عقل و کشف می داند، اما اگر ظواهر نقل با براهین مسلم عقلی ناسازگاری داشت،ظواهر شرع را به کناری می نهد، و ضمن آنکه متعقد است عرفان به مناطقی راه دارد که عقل از راه یافتن به آن وادی معذر است، یافههای سره عرفانی و عقلانی را قبول دارد و بر این باور است که نباید در فلسفه کشف را به جای عقل نشاند. در مقابل، روش فلسفی علامه طباطبایی، مبتنی بر برداشت وجودشناسانه است، لذا ایشان فقط از روش عقلی در فلسفه استفاده میکند. به عبارت دیگر میتوان گفت که معرفتشناسی امم مبتنی بر انسانشناسی است و حال آکه معرفتشناسی علامه طباطبایی مبتنی بر هستیشناسی است
روششناسی شارحان حکمت متعالیه با تاکید بر روششناسی فلسفی امام خمینی و علامه طباطبایی