موضوع تحقیقی که در پیش رو دارید « فلسفه ی اخلاق از دیدگاه قرآن و سنت» می باشد. عمده ی فلسفه ی اخلاق از چراهای اخلاقی بحث می کند که درآن با مکاتب اخلاقی دیگر آشنا می شویم و این آشنایی زمینه ی مطالعات تطبیقی را در کنار اخلاق اسلامی برای ما فراهم می سازد و وقتی برتری نظام اخلاقی اسلام را نسبت به سایر مکاتب در مقایسه و تطبیق به دست آوردیم اطمینان و یقین ما نسبت به اسلام افزون تر می گردد. در ابتدای بحث این سؤالات ایجاد می شود که چرا بشر نیاز به روش اخلاقی دارد؟ اخلاق چیست؟آیا اخلاق از دین جداست؟ چرا کمال اخلاقی انسان در کمال حقیقی نفس است؟ در بررسی که بین مکتب کانت و مکتب اخلاقی اسلام داشتیم، متوجه می شویم که مکتب کانت، شبیه ترین مکتب به مکتب اخلاقی اسلام است زیرا دارای ویژگی اختیار و حسن فاعلی می باشد ولی صاحب نظر این مکتب به خطا رفته است، زیرا حسن فاعلی را احترام به قانون عقل می داند ولی اسلام حسن فاعلی را اطاعت از خداوند می داند. برای این که نظام اخلاقی مورد قبول را بشناسیم باید شناختی عمیق از ابعاد وجودی انسان بشناسیم تا بتوانیم مطلوب نهایی را برای انسان تعیین کنیم. اصول لازم برای تبیین نظام اخلاقی مورد قبول را عبارتند از: 1- وجود روح و استقلال آن 2- تغییر پذیری و کمال خواهی روح 3- اختیار و انتخاب آگاهانه 4- حب به ذات 5- روح و میل به بی نهایت 6- توجه استقلالی و تبعی روح. (نیت) ویژگی های انسان را به طور مختصر شناختیم حال درک خوبی ها و بدی ها را چگونه تشخیص دهیم؟ باید بخشی را از عقل عملی و بخشی را از وحی کمک بگیریم زیرا عقل عملی به تنهایی قادر به درک فعل اخلاقی نیست و دین است که با شناختی کامل از انسان می تواند فعل اخلاقی را تشخیص بدهد. حال بشریت برای رسیدن به سعادت واقعی خویش نیاز به قوانین و آموزه های اخلاقی واقعی دارند که این را نظام اخلاقی اسلام تأمین کرده است. زیرا دارای ویژگی های منحصر به فردی از قبیل؛ پشتوانه ی عقلی، فرا گیر بودن و ضمانت اجرای ارزش های اخلاقی را داراست.