کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی حاصل سخنرانیهای علی شریعتی در حسینیه ارشاد در رمضان سال ۱۳۵۰ شمسی است. این کتاب در سال ۱۳۵۱ شمسی برای اولین بار به چاپ رسید.معرفی اجمالی نویسنده:علی شریعتی مزینانی فرزند محمد تقی در ۲ آذر ۱۳۱۲ شمسی در روستای کاهک سبزوار به دنیا آمد و در ۲۹ خرداد ۱۳۵۶ شمسی در سن چهل و چهار سالگی به طرز مشکوکی در ساوت همپتون انگلستان درگذشت و در مکانی در نزدیک حرم حضرت زینب(س) در دمشق سوریه به خاک سپرده شد. عمدۀ شهرت وی به خاطر فعالیتهای مبارزاتی او در مقابل سلطنت پهلوی و در جریان انقلاب اسلامی ایران است. بیش از اینکه او را یک پژوهشگر دینی بدانند او را به عنوان یک ادیب جامعه شناس، تاریخ دان و نویسنده میشناسند. بعد از انقلاب اسلامی یادبودهای متعددی برای وی برگزار شده و پیرامون افکارش آرای متفاوت و متضادی وجود دارد.محتوای کتاب:به گفته شریعتی، شیعه که یک نهضت و جنبش اجتماعی پویا و دارای آرمانهای اجتماعی عدالت طلبی و مساوات بوده است، با روی کار آمدن حکومت صفوی و رسیدن شیعه به حکومت از تحرک و پویایی بازماند و حالت انتقادی و انقلابی خود را از دست داد و متوقف شد و از آرمانهای اجتماعی فاصله گرفته است. او این تغییر در سیر تاریخی مذهب شیعی را تابع یک اصل جامعهشناختی دانسته که بر اساس آن هر جنبشی هنگامی که به قدرت دست مییابد تبدیل به یک نظام و نهاد ثابت میشود و از تحرک باز میماند. وی برای شرح این جریان مثالهایی از سیر تاریخی ادیان قدیم ایران و نیز از تحولی مشابه در جنبش کمونیسم در قرن بیستم ارائه میکند.با توجه به این اصل کلی، شریعتی برای تشیع دو دوره قائل است، دوره اول از آغاز تا عصر صفوی را در بر میگیرد و دوره دوم از صفویه تا روزگار معاصر را و در سراسر کتاب به انتقاد از تفسیرهایی از تشیع میپردازد که به گفته او یا در عصر صفویان آفریده شده یا برآمده از رویکرد صفوی به دین است و در برابر تشیع علوی قرار میگیرد.انحرافات عصر صفوی در تشیع:دامن زدن به اختلاف شیعه و سنیبه نظر شریعتی، حکومت صفوی از عقاید شیعی برای ایجاد وحدت ملی در برابر حکومت عثمانی بهره می گرفت و به گرایشات ضد سنی دامن میزد. بدین ترتیب به جای تمرکز بر شرح فضایل و برتری های امامان و مذهب تشیع، به کینه توزی ها و دشنام گویی علیه خلفا دامن می زد. در سوی دیگر حکومت عثمانی نیز رفتار مشابهی داشت و به شیعه کشی دست میزد. به عقیده او این شیوه دفاع از تشیع یکی از ویژگی های تشیع صفوی است.شریعتی در ادامه ضمن انتقاد از برخی از علمای معاصر خودش که به نظر او پیروان تشیع صفوی بودند، از طیف مقابل این جریان با عنوان نمونه هایی از «منطق تشیع علوی» نام می برد. او از علمایی مانند علامه شرف الدین، کاشف الغطاء، شیخ جواد مغنیه، محمد صالح حائری مازندرانی و محمد تقی قمی یاد کرده و نوشته کوتاهی از هر یک از آنان نقل کرده که در ان ها بر نزدیکی شیعه و سنی و بر فرعی و کم اهمیت بودن اختلاف این دو مذهب تاکید کرده اند. پیوند ملیت و تشیع:شریعتی در فصلی از کتاب خود با عنوان مونتاژ مذهب - ملیت، به انتقاد از طرح صفویه در پیوند زدن مذهب تشیع با ملیت ایرانی پرداخت. از نظر او پیوند ملیت ایرانی با مذهب تشیع با هدف جدا کردن ایرانیان از جهان اسلام و به دلیل رودرویی حکومت صفوی با حکومت عثمانی انجام شد. او در این بخش به تفصیل روایت ازدواج امام حسین(ع) با شاهدخت ایرانی را که در برخی منابع شیعی نقل شده، مورد نقد و بررسی قرار داده است و آن را روایتی مجعول دانسته است روایتی که بر اساس آن امامان شیعه از نسل یکی از دختران یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی و در نتیجه نیمه ایرانی بودند.رواج اندیشههای نادرست درباره امامان شیعهتقلید از مسیحیت در رواج آیینهای مذهبینقدها بر کتاب:اولین نقد بر کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی در قالب کتاب تشیع مکتب نهایی انسانها اثر شیخ قاسم اسلامی در سال ۱۳۵۲ش یک سال پس از انتشار کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی نوشته شد.عمدۀ نقدهای این کتاب - که با لحنی تند و عتاب آمیز هم همراه است - نسبت به نویسندۀ کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی اینستتمسخر علم غیب امامتهمت و دروغ به جامعۀ تشیعگرایش به اهل سنت و انحراف از تشیعی اصیلغرب زدگیبغض و عناد به روحانیت شیعهعادی انگاری ائمه شیعه علیهم السلاماز دیگر نقدهای این کتاب میتوان به:الف- عدم اسناد و ارجاع به منابع معتبرب- التقاطی بودن و آمیزهای از تفکرات مارکسیسم اگزیستانسیالیسم بودن که به تفسیر به رای آیات و روایات نیز منجر شده است.ج- یک بعدگرایی و خلاصه کردن مکتب در مبارزهد- عدم نگاه جامع به تاریخ تشیع و تمرکز بر یک نقطۀ خاص تاریخیه- خلاصه کردن دین در بعد دنیوی و غفلت از امور اخرویمشخصات نشر:کتاب تشیع علوی و تشیع صفوی که هم اکنون در مجموعه آثار دکتر شریعتی در قالب جلد ۹ به چاپ رسیده است حاصل سخنرانیهای وی در حسینیۀ ارشاد در رمضان سال ۱۳۵۰ش (۹/۸/۵۰) میباشد. این کتاب در سال ۱۳۵۱ش برای اولین بار به چاپ رسید این کتاب به زبان عربی توسط حیدر مجید با عنوان التشیع العلوی و التشیع الصفوی ترجمه و دو بار در سالهای ۲۰۰۲و ۲۰۰۷م در لبنان به چاپ رسیده است.