معمول است که تحقیق هایی که درباره معاد صورت می گیرد و حتی تحقیق هایی که درباره معاد شناسی قرآنی است، به مسائل خاص واز پیش تعیین شده ای می پردازد که عمدتاً خاستگاه کلامی دارند؛ مسائلی نظیر اثبات معاد، معاد جسمانی، نشانه های رستاخیز، وصف بهشت و جهنم و.. طرح این مسائل و پی جویی پاسخ آنها سرو شکلی عمدتاً کلامی به موضوع معاد می دهد و جایگاه ونقش آن را در میان مفاهیم دینی متناسب با همان مسائل تعیین می کند. اما در این موضوع معاد در کلیت آن، آن گونه که در قرآن کریم تصویر شده مورد مطالعه قرار می گیرد. این تحقیق در قالب نام های معاد صورت گرفته است، یعنی واژه هایی که به معنای کلی معاد(جهان پس از مرگ و نه بهشت و جهنم) و رستاخیز(نه نشانه ها و اتفاقات مرتبط با آن) ارجاع می دهند. روش این تحقیق هم روش معنی شناختی است، یعنی مطالعه ساختگرایانه معنا. در اینجا نام های معاد در قرآن کریم در چارچوب مطالعه روابط معنایی تغییرات معنایی و توصیف معنا بر اساس تحلیل بافت زبانی(آیات) مورد مطالعه قرار گرفته اند. معنای"الیوم آلاخر" که بر اساس تحلیل کاربردی آن در آیات مورد مطالعه قرار گرفته،معنایی کلی نگراست و بر اصل معاد دلالت دارد. معنای"الاخره" در چارچوب مطالعه تقابل آن با "الدنیا" و تضییق معنایی آن توصیف شده است. بخش مفصلی از معنی شناسی آلاخره به توصیف معنی ضمنی آن یا همان تداعی های "بهشت"، "دوزخ" و "آن جهان" اختصاص دارد. معانی ارجاعی و ضمنی"یوم القیامه" و"الساعه" نیز از طریق تحلیل کاربردهای آنها و مفاهیم هم نشین و جانشین آنها در آیات، مورد مطالعه قرار گرفته است. معنی شناسی نام های معاد در قرآن کریم همچنین نشان می دهد که مفاهیم"دنیا" و"جزا" نقش اصلی را در شکل دادن و تعیین نقش معاد در قرآن کریم دارند، مفهوم"ایمان" و مفاهیم مرتبط با آن(نظیر: کفر، تکذیب، شک،...) و نیز رابطه انسان با معاد را تصویر می کنند.