نوشتار موجود با عنوان شیوه های سیر و سلوک الی الله تنظیم شده است و شامل شش بخش می باشد. بخش نخست راه نیل به توحید است در هر شناختی، قهراً از اموری مانند معلوم، عالم، علم، معلم، اقسام شناخت ابزارها و موانع شناخت و … بحث می شود. قرآن کریم راه هایی را فراسوی موحدان و سالکان پژوهش توحیدی قرار داده است که بعضی از بعض دیگر دقیق تر است. این راه های سه گانه عبارتند از: 1. راه آفاقی 2. راه انفسی 3. از مقصد به مقصود راه آفاقی: بسیاری از آیات قرآن کریم، انسان را به مطالعه در اسرار طبیعت و نظم محیّرالعقول جهان، تفکر در آفرینش آسمان ها و زمین، کوه ها و دریاها دعوت می کند و این خود یکی از راه های نیل به توحید خداست، راهی که انسان عاقل و منصف را موحد می کند. امتیاز راه آفاقی از راه های دیگر آسانی و قابل فهم بودن آن برای همگان است و این راه به مبادی عمیق و برهان های سنگین فلسفی نیاز ندارد و انسان با دور بودن از هوا و هوس و سیر اجمالی در عالم طبیعت به وجود الله و یگانه بودن او و سایر صفات، پی خواهد برد. راه انفسی: مقصود از راه انفسی سیر در آیات درونی و شناخت خدا از راه خودشناسی است؛ این راه به مقصد نزدیک تر و دقیق تر از راه آفاقی است و سعادت افزون تری را نصیب انسان سالک می کند. در این سیر، معلوم می شود خود انسان آیت توحید خداست و همین تأمل در خویشتنِ خویش، رهگشای مناسبی برای خداشناسی و جهان بینی است. از مقصد به مقصود: در این سیر، انسان سالک با اندیشه و سیر در حقیقت هستی ره به مقصود می برد و در همه جا قبل از هر چیز خدا را می یابد، به طوری که راه و مقصد یکی است؛ هر چند تفاوت آنها محفوظ است. در این بخش گزارشی از « رساله الطیر» با نام سوگنامه مرغ در بند و پرواز از قفس و جریان یا طیران آدمیت را بیان می کنیم و همچنین در این بخش به ضرورت التزام به صراط مستقیم در سلوک الی الله و راه سیر و سلوک می پردازیم. بخش دوم در مبداء حرکت نامیده شده است. از این جا تا پایان بخش ها به مقامات عارفان و مراحل سیر و سلوک می پردازیم که این بخش شامل شش فصل از جمله: ایمان، ثبات، نیت، صدق، انابه، اخلاص است که هر کدام را توضیح می دهیم. بخش سوم در ازاله ی عوایق که به معنای زایل کردن و از بین بردن چیز هایی که بر سر راه کسی قرار دارد که شامل توبه، زهد، ریاضت، محاسبت و مراقبت و تقوی می باشد. بخش چهارم در سیر و سلوک و احوال سالک است که شامل خلوت، تفکر، صبر، معرفت، یقین، سکون. و بخش پنجم: در حالاتی که اهل وصول را سانح شود که شامل توکل، رضا، تسلیم، توحید، اتحاد وحدت و در پایان فنا می باشد که هنگامی که سالک به مقام فنا بار یابد، فانی در شهود ذات اقدس خداوند است و بس و نه تنها خود را نمی بیند، بلکه توحید و فنای خود را هم نمی بیند و فقط « الله» و هویت مطلقه ی الهی را بدون اکتناه می بیند و می گوید: «لا هو الاّ هو» که هر کدام از اذکار معهود نشانه ی مرتبه ای از مراتب سالکان کوی توحید است. وقتی کلام به مقام فنا برسد، پایان می پذیرد. چون در آن مقام، مجالی برای کلام نیست و تمام شدنی هم نیست. بخش ششم هم به ذکر نمونه ای از ره یافتگان و به نام آقا شیخ جعفر مجتهدی می پردازد. امید است با مطالعه ی دقیق این رساله، راهی به سوی محبوب بیابیم و بتوانیم به لقای پروردگار متعال نایل شویم.