عصمت پیامبر، همچون سایر مباحث کلامی و اعتقادی، با پیدایش علم کلام رونق بیشتری یافت و موشکافی های دقیق تری در آن انجام گرفت و فرق گوناگون کلامی، هریک، درباب محدوده عصمت، نظرات مختلفی ارائه دادند. علاوه بر آیات قرآنی که تصریح به عصمت انبیا، به ویژه رسول گرامی اسلام(ص) دارند، روایات و قضایای تاریخی بسیاری حاکی از اعتقاد مسلمانان اولیه اسلام به عصمت انبیا و اصل اعتقاد به آن می باشد. مستمسک نویسندگان مدخل های عصمت در دائرة المعارف های قرآن و اسلام، ازجمله سام شمعون، پول واکر و جفری روایاتی است که عصمت پیامبر را زیرسؤال می برد. در این پژوهش با استناد به ادله کلامی، عقلی، تاریخی و فلسفی ادعاهای مستشرقین در زمینه عصمت پیامبر اسلام(ص) پاسخ داده می شود. علت استناد آنها به این روایات و ظواهر آیات ناشی از عدم تسلط آنها به علوم دینی و قواعد استنباط آموزه های اسلامی است. اطلاع ناقص از تاریخ نگاری اسلامی، قواعد تفسیری، اصول فلسفی و کلامی و فرهنگ اسلامی و قیاس آموزه های اسلامی با مسیحیت باعث سوء برداشت خاورشناسان شده است.