وحی در قران مفهوم گسترش یافته ای دارد که شامل انواع هدایت های ناشناخته از هدایت جماد و نبات و حیوان گرفته تا هدایت انسان را شامل میشود. مولوی با نگاهی نو و بدیع به آیات قرانی، انواع و مراتب وحی را بیان داشته و همچنانکه شیوه خاص اوست تفسیر عرفانی لطیف و بی سابقه ای ارائه میدهد. او هر چند عالی ترین مرتبه وحی را مخصوص پیامبران عظام میداند که کسی را یارای دستیابی بدان نیست ولی با بهای آسمان را پس از ختم نبوت به روی زمینیان بسته نمی داند و می گوید هر انسانی باتحمل ریاضت و مجاهدت می تواند محل وحی الهی و در معرض وزش نسیمهای رحمت و الهامات پروردگار قرار گیرد. نوشتار حاضر، سعی دارد آراء مولوی را در خصوص معانی و مراتب مختلف وحی در مثنوی باز نماید و در پایان رابطه انسان کامل با وحی و الهام و عدم تفاوت وتمایز اساسی میان این دو اصطلاح را در نزد مولانا، مورد بحث و بررسی قرار دهد.