محبت مقامی الهی است. حق تعالی خود را به محبت وصف نموده و به صفت «ودود» خوانده است. این از آن روست که او ابتدا به خود محبت ورزید، آنگاه دوست داشت که خود را در غیر مشاهده کند، پس عالم را به صورت جمال خویش آفرید. به عالم نظر کرد و به آن محبت ورزید. پس خدای تعالی عالم را تنها به صورت خود آفریده است و عالم تماما زیباست و خدای سبحان هم، به زیبایی و جمال محبت می ورزد. اگر عشق و محبت وجود نداشت، پروردگار ودود و مهربان هم شناخته نمی شد. «محبت» به اطلاق ذاتی خود در همه موجودات، چه علمی-غیبی و چه وجودی-شهادی، ساری است، زیرا که خداوند نخست به شئون ذاتی خود بر خود تجلی کرد و اعیان ثابته که ماهیات اشیااند، در مرتبه علم متعین شدند و دوم اینکه منصبغ به احکام و آثار اعیان ثابته، در عین ظاهر گشت و موجودات خارجی ظاهر شدند. یعنی هر چه ظاهر شده به محبت و عشق ظاهر شده است. با توجه به اینکه نفس رحمانی حق عالم را پدیدار ساخت، اصل و اساس این نفس از محبت است. خداوند از طریق نفس خود، عالم را پدید آورد تا شناخته شود، زیرا اگر شناخته نمی شد، اسما و صفات الاهی متجلی نمی شدند و عالم و هستی در کتم عدم باقی می ماند. بنابراین، همین حب به شناخته شدن اسما و صفات حق، که از طریق نفس الاهی تحقق علمی و عینی یافت، دلیل خلقت و آفرینش عالم است.
اعیان ثابته;نفس رحمانی;حرکت حبی;اعیان ثابته;صفات خدا;اسما و صفات الهی;نفس رحمانی;آفرینش;محبت;محبت;