عموم مسلمانان بر اين باورند كه نخستين و عالي ترين نمونه¬ي رماني دولت اسلامي، دولت حضرت محمد(ص) در مدينه النبي بوده است. هرچند در تعيين ماهيت اين دولت، توافق نظري وجود ندارد، اما كسي وجود آن را به عنوان نخستين نظم سياسي در اسلام انكار نكرده است. پيامبر اسلام، چند ماه پس از ورود به يثرب، هم زيستي با قبايل يهود مستقر در آن¬جا را آن چنان توسعه داد كه كنفدراسيون بزرگي متشكل از اين قبايل و قبايل عرب مسلمان تاسيس كرد. دراين مقطع، منشوري را تدوين كردكه چهارچوب دو مسئله¬ي مهم تنظيم روابط داخلي و تنظيم روابط خارجي را در بر مي گرفت. در بُعد تنظيم روابط خارجي، از محتواي اين سند حقوقي مي توان چهارچوب نظامي را استنتاج كردكه عناصراساسي يك نظام يا سياست بين الملل نسبتاً مدرن با اجزاي معين را به خوبي تعريف كرده است. مقاله¬ي حاضر با اين پرسش كه مختصات نظام بين الملل برمبناي نخستين پيمان نامه¬ي عمومي در اسلام كدام است، مي كوشد تا مختصات چهارگانه¬ي بازيگران، ساختار، فرايند، محيط و نتايج محيطي را آن گونه كه در منشور مذكور منعكس شده، تبيين كند. براي اين كار، از روش تحليل محتوا و نظريه¬ي سيستم ها بهره خواهد گرفت