انقلاب اسلامي ايران، جهاني شدن و جنبش سياسي نوين در مصر
/ جواد افشار كهن
، برومند شرفي
جهاني شدن واجد ابعاد و نيز تاثيرات متفاوت و گوناگوني است و نظرات گوناگوني درباره آن بيان شده است. شناخت و درک چگونگي عملکرد جهاني شدن، با روند در حال بسط خود، در فرآيند تاثيرگذاري پديدارهايي چون انقلاب ايران از يکسو و تاثيرپذيري جنبش هايي همچون جنبش سياسي مصر از سوي ديگر، مستلزم شناخت مولفه هاي جهاني شدن در بعد سياسي، فرهنگي و ارتباطات است. از سوي ديگر در رابطه با پديده جنبش سياسي نوين مصر، نبايد شرايط اجتماعي اين کشور و بسترهاي فراهم شده براي پديداري جنبش هاي سياسي، ناديده گرفته شود. فرض ما در اين پژوهش آن است که فرآيند جهاني شدن، از طريق مولفه هاي خود، انقلاب ايران را به الگويي جهاني براي ديگر کشورها و نيز مصر تبديل کرده است و همچنين بسترهايي را در جامعه مصر فراهم ساخته که جنبش سياسي نوين را درپي دارد. لذا بايد گفت که انقلاب اسلامي از طريق فعاليت هاي فراملي توانسته است، تحت عنوان بيداري اسلامي و در پي دکترين «ام القراي اسلامي» جنبش سياسي مصر را متاثر از خود سازد. بر اساس نظريات جيمز ديويس و آلن تورن، مي توان گفت که اصلاحات سياسي و زمينه هاي فراهم شده از سوي دولت مصر براي مشارکت هر چند محدود مردمي در سياست با ايجاد ميدان هاي عمل جديد کنشگران فعالي را به صحنه عمل سياسي وارد ساخته است. بسترهاي اجتماعي متاثر از فرآيند جهاني شدن نيز زمينه را براي جنبش سياسي نوين مصر آماده نموده است