جهاني شدن اقتصاد و پيامدهاي آن بر سياست گذاري خارجي جمهوري اسلامي ايران
/ محمدجعفر جوادي ارجمند
طي دو دهه اخير، نظام بين الملل شاهد آغاز دوران جديدي با عنوان جهاني شدن مي باشد که علاوه بر اينكه حاکميت دولت ها را تحت تاثير خود قرار داده است، موجب ظهور بازيگران جديد در عرصه جهاني نيز شده است که بر اقتصاد جهاني حاكم شده اند. واکنش دولت ها به روند جهاني شدن متفاوت بوده است. بعضي از دولت ها در برابر اين فرايند مقاومت کرده اند و برخي ديگر تلاش مي كنند با بسترسازي و ايجاد ظرفيت هاي مناسب سياسي و اقتصادي، قابليت انطباق پذيري بيشتري با جهاني شدن پيدا كنند. در اين مقاله تلاش شده است تاثير جهاني شدن اقتصاد بر سياست گذاري خارجي ج.ا.ا مورد بررسي قرار گيرد. ضرورت هاي ناشي از جهاني شدن اقتصاد به دو شكل مورد توجه قرار گرفته است. اول رويكرد اقتصادي به سياست خارجي مي باشد كه نقش ابزارهاي اقتصادي در سياست خارجي ايران را نمايان و برجسته مي كند. دوم، اتخاذ روش ديالكتيكي در برخورد و مواجهه با جهاني شدن مي باشد كه مي تواند به تغيير رفتار تصميم گيران سياست خارجي و در نهايت به كارامدي و تحول در سياست خارجي ج.ا.ا منجر شود. به هرحال، ورود به عرصه جهاني شدن يك تصميم سياسي ضروري است و يكي از راه هاي رفع موانع احتمالي در فرايند جهاني شدن اصلاح ساختار اقتصادي نظام ج.ا.ا مي باشد.