موسيقي احساسات زيادي را در ذهن توليد مي كند، خاطرات قديمي را زنده مي كند و نوع جديدي از رضايت و يك حس از انسانيت را خلق مي كند. موسيقي به تفاوت قائل شدن يك فرهنگ قادر است و همينطور تعليم كشورها در مورد فرهنگ هاي ديگر و همچنين موسيقي يك حس از معرفت و شناخت را ايجاد مي كند. موسيقي مي تواند وسيله اي براي بسياري از چيزها باشد؛ آسايش، تهييج و ارتباطا ت. در عين حال موسيقي مي تواند ابزاري جهت مقاومت باشد: مقاومت عليه والدين، عليه پليس و عليه قدرت. در دوران زمامداري فرهنگ وارداتي، مقطع بسط و ابداع آن چيزي كه دهكده جهاني نام گرفته، نياز به گستردن افق هاي بيشتري در جهت به تسخير درآوردن فراتر از زندگي روزمره به وجود آمده است. مهم آن است كه نقش موسيقي در جهان امروزي كه يك ابزار كليدي در فرآيند جهاني شدن است، روشن شود.