فهم درست آیات قرآن کریم، برپایه فهم صحیح مفردات آن استوار است.برای پی بردن به معنای مفردات قرآن دو روش وجود دارد:شیوه نخست همان شیوه رایج و تقلیدی است که با مراجعه به منابعی مانند <<مفردات الفاظ القرآن>> راغب اصفهانی انجام میگیرد.شیوه دیگر روش اجتهادی است که در آن افراد می توانند پس از شناسایی مبانی و آگاهی از ضوابط و مراحلی خاص، خود به معنای دقیق واژه دست یابند. این راه از آن جهت مهم و ضروری است که تبیین صحیح و پیمودن درست فهم واژگان قرآن را ضابطهمند و قانون مدار میکند و از ورود تفسیرهای ذوقی، سلیقهای و استحسابی جلوگیری مینماید. پژوهش حاضر در راستای تبیین اصول، ضوابط، مراحل و موانع فهم واژگان قرآن با استفاده از منابع تفسیری، علوم قرآنی،قواعد و روش شناسی تفسیر قرآن نگارش یافته است.در این پژوهش پس از بیان کلیاتی از قبیل مفهوم شناسی <<مفرد>> و واژگان مشابه آن، نخست چیستی، پیشینه و دانشهای مرتبط با علم مفردات مانند <<غریب القرآن >>، <<معرب القرآن>> و... مورد بررسی قرار گرفته است. در پی آن، مبانی و پیش فرضهایی که باید در تحلیل و تفسیر واژگان قرآن مورد بررسی قرار گرفته است.در پی آن، مبانی و پیش فرضهایی که باید در تحلیل و تفسیر واژگان قرآن مورد توجه قرار بگیرد، مانند <<وجود مجاز>>، <<ثبوت حقیقت شرعیه>> و <<وقوع ترادف>> در واژگان قرآن کریم مطرح شده است. در ادامه مهمترین منابع دستیابی به معنای واژگان قرآن دسته بندی و معرفی شده است. سپس به تفصیل، مراحلی که باید گام به گام در معناشناسی واژگان قرآن (اعم از فهم مراد استعمالی یا مراد جدی) طی نمود، بیان شده است. این مراحل در دو شاخه اصلی <<ساختار شناسی واژه>> و <<معناشنای واژه>> مورد بحث قرار گرفته است. مقصود از <<ساختارشناسی واژه>>کلیه مراحلی است که در تبیین <<نما>> و <<ظاهر>> لفظ پیموده می شود. مانند<<ریشه یابی واژه>>.اما مقصود از<<معناشناسی واژه>> مراحلی است که به تبیین مراد استعمالی و جدی واژه می پردازد. <<یافتن معنای دقیق واژه در لغت>> و << توجه به گوهر معنایی واژه>> مراحلی هستند که تبیین مراد استعمالی لفظ را میسر میسازند.اما روشن شدن مراحل دیگری چون <<تفکیک معنای لغوی از اصطلاحی>> و <<توجه به معنای مجازی واژه>> به شناخت مراد جدی لفظ به کار رفته در آیات کمک میکنند.نپیمودن هر یک از این مراحل ممکن است موجب فهم نادرست مفردات قرآن گردد.مانند غفلت از ریشهیابی صحیح واژه یا توجه نکردن به تطور معنایی الفاظ. پس از ذکر این مراحل موانع فهم صحیح واژگان قرآن شناسایی و در پایان نیز مراحل فهم مفردات قرآن بر چند واژه قرآنی به طور جداگانه تطبیق شده است.از نوآوریهای این نوشتار آن است که با بهره جستن از منابع یاد شده، مراحل و ضوابط فهم واژگان قرآن را استخراج و منقح نموده است بی آنکه این مصادر خود مستقیما و به تفصیل به تبیین و تفکیک این مراحل پرداخته باشند.از دیگر نوآوریهای این نوشتار میتوان به همراه نمودن مباحث نظری و کاربردی، در کنار فراوانی استفاده از شواهد قرآنی و نیز معرفی منابع گوناگون فهم واژگان قرآن و چگونگی بهره گیری از آنها اشاره کرد.نتیجه مهم این پژوهش آن است که فهم واژگان قرآن نیازمند آشنایی با علوم مرتبط با دانش مفردات، گزینش مبانی متقن، شناسایی و پیمودن مراحل فهم مفردات قرآن، گونهشناسی منابع و آسیب شناسی فهم واژگان قرآن میباشد.