/ از: عزالدوله سعد بن منصور معروف به ابن کمونه ( -ح ۷۰۰ق)
، ۷۰۲ق.
؛ وزیری. ۴*۵/۱۶*۵/۲۴ سم. ۴۵ ص. ۲۷ س.
1
2
1
2
آغاز طبیعی (ص 1): (بسمله) قال المصنف رحمه الله نستعین بالله واهب العقل...اقول انما قدم الکلام فی هذا العلم علی الکلام فی العلم الالهی... .
انجام طبیعی (گ 8): ...هذا آخر ما سمح به الخاطر من شرح العلم الطبیعی من کتاب التلویحات...انه ولی الخیرات و منتهی الرغبات.
آغاز الهی (گ 81 ب): بسمله قال المصنف...تبارکت ربنا...اقول انما قدم علی هذا العلم... .
انجام (گ 227 ب): ...و اتصلوا بمحل السعاده القصوی برحمتک، یا اکرم الاکرمین وقع الفراغ من تصنیفه فی اوائل سه سبع و ستین و ستماه...و فرغ کاتبه من نقله فی اول یوم من المحرم سه اثنی و سبعمئه و من الله التوفیق.
نوع خط:
نوع کاغذ:
تزئینات متن:
تزئینات جلد:
نسخ.
آهار مهره نخودی رنگ.
بالای عبارات تلویحات خط قرمز کشیده شده و همچنین در نیمه اول نسخه (قال) و (اقول) به شنگرف است اما در نیمه دوم نسخه جای (قال) و (اقول) سفید گذارده شده.
تیماجی قهوهای با عطف از میشین قرمز روشن.
2
سقطات سطور در کنار برخی از صفحات نوشته شده، حاشیههایی بدون نشان نیز در کنار نخستین صفحات دیده میشود بر کنار برگ ۲۲۸ یادداشت زیر به عربی از محمد حسین بن علی نقی بن محمدرضا همدانی به تاریخ ۱۲۱۱ق دیده میشود: «چون کاتب در پای اوراق را ده نگذارده بود من آن را شمارهگذاری کردم».
ماخذ فهرست: مجلد سوم، صفحه ۲۵۳۴- ۲۵۳۶.
نک: ذریعه، 4/467- 468 و 13/152- 153؛ تذکره النوادر، 144- 145؛ زرکلی، چ 2 ج 4؛ بروکلمان، 1/768؛ کشف الظنون، تلویحات؛ ملخص مجمع الآداب، ابن الفوطی به نقل معجم المولفین، 4/214؛ مقدمه کنز الحکمه دری، ص 11- 12؛ دانشگاه، 3/211- 212؛ آستان قدس، 4/170- 172 (ش 77- 777)؛ ذیل کشف الظنون چ فلوگل، ص 301، 251، 224.
(مربوط به پدیدآور): تاریخ درگذشت ابن کمونه جای سخن است. ظاهر نوشته ابن فوطی آن است که در ح 683ق درگذشته زیرا پس از نقل داستان تکفیر وی در 683ق و انتقال پنهانی وی به حله گوید: «وی ایامی چند در حله بزیست و درگذشت».
تلویحات شیخ اشراق را شرح کرده و در 667ق آن را پایان داده (این تاریخ در پایان بیشتر نسخهها آمده). در تذکره النوادر و ذرعه شرح تلویحات ابن کمونه با نام تنقیحات شناسانده شده و به نقل دانشگاه نسخه مورخ 1118ق نور عثمانیه، تنقیحات فی شرح التلویحات تالیف شمسالدین شهرزوری مولف الشجره الالهیه و تاریخ الحکماء است.
شمسای گیلانی در رساله حدوث عالم (ص 37 نسخه ش 1804 این فهرست) نویسد: «سید شریف در حاشیه شرح حکمه العین از دو شارح حکمه الاشراق یاد کرده در صورتی که آن تلویحات است که دو شرح دارد یکی از شمسالدین شهرزوری و دیگری از ابن کمونه» (مرحوم دری خود یک اشتباه کرده و گمان برده که شمسا این سخن را از میرداماد نقل کرده و حال آن که شمسا از حاشیه شریف بر شرح حکمه العین نقل کرده). مرحوم آقا ضیاءالدین دری پس از نقل سخن شمسا، در مقدمه کنز الحکمه، از حاشیه شمساء بر نسخهای از رساله حدوث عالم چنین نقل کرده: «پس از چندی بر من معلوم شد که استادم در این مطلب اشتباه نموده و تلویحات را فقط ابن کمونه شرح نموده و شرح شمسالدین شهرزوری بر حکمه الاشراق است» آنگاه گوید «و این شرح فعلا نزد من موجود است و بسیار مفصل و مبسوط و غالب عبارات علامه شیرازی ماخوذ از شرح شهرزوری است».
ابن کمونه از ایرادات نجمالدین دهرانی بر کتاب المعالم یاد کرده و بدینگونه: «متع الله بدوام افاداته» دعا گفته. در شرح آخرین فصل تلویحات که مشتمل بر وصایا و نصایح است گوید: مولف در این فصل 35 وصیت کرده که بسیار مهم و پرفایده هستند و با شریعت حقه نیز مغایرتی ندارند و نیز الفاظی چند را که نیازمند تفسیر و شرح هستند در آن گرد آورده و شرح کرده اما کسی که سراسر کتاب را با دقت خوانده و در آن غور کرده باشد مطالب این فصل بر او پنهان نیست و تکرار آن هر چند خالی از فایدتی نیست اما ضرورت ندارد به خصوص که خود خالی از تداخل و تکرار نیست از این رو از شرح آن صرف نظر کردم جز آنکه از تفسیر و بحث درباره سه لفظ ناچارم: «رضا، شکر و توکل». آنگاه ابن کمونه به بحث درباره هر یک از این 3 کلمه پرداخته و پس از پایان بحث درباره آنها گوید: «این شرح تلویحات را بدانگونه پرداختم که با مقصود و مرام درخواست کنندگان سازگاری دارد و بسا که دیگران را ناخوش آید و مطلوب نیفتد و از آنجا که گرفتاریهای روزگار مانع از تنقیح (شاید به کار بردن لفظ تنقیح در اینجا گواه آن است که ابن کمونه نام شرح را تنقیح یا تنقیحات نهاده به خصوص با تعبیر «معاوده التنقیح» )مجدد و تجدید نظر گردید، امیدورام که از زلات من در این کتاب درگذرند به خصوص که بسیاری از اغلاط نسخهها از ناسخان است نه از مصنفان و من خود بسیار دیدهام که نسخه نویسان یک کلمه و یا یک حرف را نیز به غلط دگرگون ساختهاند و اتفاق را در نسخه همین شرح تلویحات پیش از پایان آمدن آن، از این نوع غلطها مشاهده کردم، بنابراین نسخههایی که مدتی دراز از تاریخ تالیف آنها میگذرد بیشتر در معرض غلط نویسندگان است».
این شرح با «قال و اقول» و شامل منطق طبیعیات و الهیات است.
این نسخه طبیعی و الهی تنقیحات است و منطق را ندارد.