بسمله، اما بعد حمد الله فاتح مفاتیح المعضلات فتاح مغالیق المشکلات و الصلوه... فاقول اخوانی انه طلاب الیقین سلام علیکم لا ینتغی الجاهلین هذه نهایه الکلام فی حل المغالطه التی طال ما تعارکت فیه انظار الائمه... .
... بین الخصوصیات محتملا للصدق و الکذب و بالنظر الیها لا یحتلهما فان الاحکام تختلف باختلاف الحیثیات و الاعتبارات.
نوع خط:
تزئینات جلد:
نونویس و به قلم های گوناگون و شامل رساله ها و یادداشت های بسیار از نویسندگان مختلف.برخی از رساله ها و نوشته ها به چلیپا است.
در صفحات ۱۲۲، ۱۲۰، ۱۴۰، ۱۲۶ فقرات پراکنده زیر آمده: قال فی روضه الواعظین، قال الفاضل المیبدی فی شرح الدیوان، قال المحقق میر صدر الدین محمد الحسینی فی حواشیه علی لسان الخواص، قال الراغب فی مفرداته، فقراتی از شرح صحیفه سید علی خان مدنی، من تحقیقات محمد پارسا در اثبات واجب، اختلف الآراء فی حقیقه الوحی، چند شعر از دیوان حضرت علی(ع)، از شرح نظم البرهان، مثنویاتی از عطار و مولوی. این دفتر در دست آقا ریحان الله از علمای معروف ساکن تهران بوده و (شاید به دست او) مقابله و تصحیح شده.
در حل مغالطه «کل کلامی کاذب» که منسوب به این کمونه و معروف است به مغالطه جذر اصم. این رساله دوانی نیز به نام حل مغالطه الجذر الاصم خوانده می شود. ابن کمونه در منطق الکاشف این مغالطه را طرح کرده و خود به حل آن پرداخته و حل کاتبی را که به او نوشته بود نقل کرده.
دوانی در این رساله نخست در عنوان «فاتحه» مغالطه را روشن ساخته پس از آن در زیر عنوان «واسطه» پاسخ های قدما و متآخرین و معاصرانش را نقل کرده و اشکالات آنها را باز گفته، آن گاه در «خاتمه» پاسخ و حل خود را تقریر کرده است. وی در (واسطه) از این دانشمندان طریق حل مغالطه را نقل کرده: ۱. نخست از تفتازانی در شرح مقاصد. در این جا وجه تسمیه این مغالطه را به جذر اصم از تفتازانی حکایت کرده است. ۲. از کاتبی دبیران قزوینی در شرح کشف الاسرار. ۳. از شرح قسطاس. (قسطاس یا از محمد بن ابراهیم عتایقی حلی است که شارح آن در ذریعه شناخته نشده و یا شمس الدین سمرقندی) اما چنین پیدا است که دوانی مولف شرح قسطاس را نمی شناخته است. ۴. از صاحب قسطاس. ۵. از سید شریف گرگانی، سخن سید شریف را به وسیله «بعض الناس» نقل و سپس درباره صحت نقل تردید کرده است. قرائن نشان می دهد که مقصود دوانی از «بعض الناس» سید صدرالدین دشتکی است. ۶. از سید صدرالدین (به شهادت قرائن) و از او بدین گونه یاد می کند « و منها ما ابدعه بعض ابناء زماننا...».
این مسئله نیز از مسائلی است که بین دوانی و صدرالدین دشتکی بر سر آن جدال های کتبی و شفاهی فراوان بوجود آمده. صدرالدین دشتکی نیز رساله در تحقیق مغالطه معروف به جذر اصم نگاشته اما چنین پیداست که دوانی در وقت تآلیف این، رساله صدرالدین را ندیده بوده و یا از خود هنوز آن را ننوشته بوده. در سراسر این رساله دوانی (بر طبق متداول در حواشی شرح تجرید و مطالع) با تعریض و کنایت از صدرالدین دشتکی یاد و یا سوء تعبیری از او نسبت به خود نقل کرده. سخنان او را در باب این مغالطه از حواشی شرح تجرید می آورد و از او بدین گونه یاد می کند «ما حشی به حاشیه التجرید» و گاه نیز او را با عنوان «شارح التجرید» یاد کرده و در یک جا این قصه را نقل می کند. « معروف است و ما و دیگران همه شنیده ایم که وقتی حواشی من (دوانی در اینجا خود را هذا القائل خوانده) را دید و چند بار مطالعه کرد آن را افکند و گفت مانند اینها را در سرزمین ما تزریق می نامند. حال آن که کلمه تزریق در این بلاد معمول نبوده و پس از این داستان بر سر زبان ها افتاد».
چند نسخه از رساله هایی که دوانی و صدر در نقض یکدیگر و به عنوان تعلیق بر اساس دیگری نوشته اند در دانشگاه موجود است. و هم چنین نسخه ای از رساله بزرگ صدر دشتکی در حل شبهه جذر اصم با ش ۹/ ۱۹۲۸ در آن کتابخانه است. نسخه ای نیز از همین رساله دوانی در آن کتابخانه هست که فهرست نگار مولف آن را شناخته و شماره آن ۸/ ۱۹۲۸ است. در فهرست کتابخانه رضوی نیز یک نسخه از رساله حل مغالطه دوانی معرفی شده است.