/ از: خواجه عصمتالله بخاری پسر خواجه مسعود متخلص به عصمت.
جلال غیاث فرجالله.
سال نگارش ندارد، ظاهرا در اواسط ق ۹ق.
خشتی باریک. ۱۳/۵*۲۰سم. ۲۶۴گ. ۱۵بیت.
بنابر تصریح در تذکره الشعراء و آتشکده آذر، و قاموس الاعلام ترکی در ۸۲۹ق. و بنابر نقل مولف حبیب السیر، این شعر را:
تاریخ وفات خواجه عصمت/ هرکس که شنید گفت تمت
به سال ۸۴۰ق. وفات نموده و معاصر شاهرخ ( -۸۵۰ق.) و بایسنقر ( -۸۳۷ق.) و همچنین الغ بیک (۷۹۶-۸۵۳) و نظامالملک امیریحیی و محمد جوکی ( -۸۴۸ق.) و ابراهیم سلطان ( -۸۳۸ق.) بوده است. پیش از آنکه عصمت تخلص گیرد نصیری متخلص بوده و در بسیاری از قصائد این تخلص دیده میشود و در پارهای از آنها هم تخلص عصمت و نصیری هر دو دیده میشود، در تمام غزلیات یک بار هم تخلص نصیری نیست و در همه آنها تخلص عصمت موجود است.
نوع خط:
تزئینات متن:
تزئینات نسخه:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
نستعلیق خیلی خوب.
عناوین قصائد و غزلیات و غیره با طلا نوشته شده.
اطراف دو صفحه نخستین نسخه با بهترین طرزی تذهیب و نقاشی گردیده، بدبختانه دست حوادث آن را بیبهره نگذارده و در آغاز غزلیات (ص ۲۵۸ نسخه) نیز سرلوحی بسیار ظریف دارد. همه برگها با طلا و لاجورد جدولکشی گردیده.
بخارائی.
میشن ضربی.
1
پشت برگ نخستین کاغذ چسبانیده شده و بر آن در ۱۳۰۱ق. یادداشتی نگارش یافته و بخشی از آن را محو کردهاند.
ماخذ فهرست: مجلد دوم، صفحه ۱۵۴۴-۱۵۴۵.
نک: تذکره الشعراء، ص ۳۵۷-۳۶۶؛ حبیب السیر، ج ۳ جز ۳ ص ۹۱ و ۹۲، ۱۳۱، ۱۵۱، ۱۷۱؛ هفت اقلیم، ص ۱۱۹۱-۱۱۹۳؛ س، آتشکده آذر، ص ۳۳۶-۳۳۷؛ روز روشن، ص ۴۵۸-۴۵۹؛ قاموس الاعلام ترکی، ۴/ ۳۱۵۸؛ نگارستان سخن، ص ۶۵.
چنانکه از مندرجات دیوان عصمت برمیآید، شاعر چندی در تقیه بوده و در آخر شیعه دوازده امامی بودن خود را علنا اظهار نموده و به مدائح ائمه دوازدهگانه علیهم السلام با اسم و رسم (ص ۳۲-۳۳ نسخه) و حضرت علی بن موسیالرضا علیه السلام خصوصا (ص ۳۹-۴۴ نسخه) پرداخته و در این معنی سروده (ص ۳۷-۳۹ نسخه)
دست در فتراک آل مصطفا باید زدن/ هر دو عالم را بهمت پشت پا باید زدن
این سرا و آن سرا جای فریبست و هوس/ کوس مهر خواجه هر دو سرا باید زدن
تا بکی طبل ارادت میزنی زیر گلیم/ بعد از این کوس محبت بر ملا باید زدن
عصمت از حب علی چون مست گشتی دم بدم/ تا قیامت گرد این گلشن نوا باید زدن
و نیز از قصیدهای که در مدح خواجه محمد پارسا (شمسالدین محمد) ( -۸۲۲ق.) و پسر وی حافظ الدین ابونصر پارسا ( -۸۶۵ق.) که از مشاهیر صوفیه نقشبندیه هستند انشا نموده (ص ۲۴۷-۲۵۴ نه) معلوم میشود که در طریقت از این سلسله بوده و در اینجا است:
من ز مخموری خراب و دل می تحقیق را/ ریخته بر خاک ادبار از شکسته ساغری
ای طبیب عاشقان کارم بگمراهی کشید/ زین مرض جز تو که داند سوی صحت رهبری
شربتی فرمایم از دارالشفای معرفت/ زین صفت باشد که بازم بر سر کار آوری
و خود را نیز در قصیدهای که در مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام سروده (در ص ۳۳-۳۷ نه) بدین نسبت معرفی نموده:
گرچه گمنامست عصمت لیکن از روی نسب/ هم ز آل جعفرست و هم ز نسل مرتضا
زینب زهرا چو شد با نور جعفر هم فراش/ زان علی را زینتی شد کوست اصل نسل ما
زان نصیری نصرت دین میکند کز یکطرف/ نسبتش با زمره انصار دارد انتها
نیست حد صد چو من کاندر صف آزادگان/ لاف فرزندی زنم با دودمان مصطفا
ظل رحمت وامگیر از مخلصان اهل بیت/ جمله را رحمت فرست و از پی ایشان مرا
به دست میآید که عصمت با خواجه محمد پارسا خویشاوندی داشته ولی تاکنون در دیوان وی و مآخذ نگارش اشاره یا تصریحی بر این مطلب نیافتم. دیوان عصمت موافق نسخه نام برده بالا شامل قصائد و ترکیببند و مثمن و ترجیعبند و غزلیات و مقطعات و رباعیات میباشد و تمام دیوان در ح ۷۵۰۰ بیت میباشد.
مندرجات دیوان عبارت است از قصائد، غزلیات، مقطعات و رباعیات با این آغاز: