/ از: میر صدر الدین محمد بن ابراهیم دشتکی شیرازی ( -۹۰۳ق.)
مرحوم تنكابني
قرن ۱۰ ق.
؛ رقعي. ۱۰*۵/ ۱۶ سم. ۴۸۲ ص. ۱۶-۱۹ س.
این کتاب دارای ۱۲ فصل است در اثبات وجود وحده واجب تعالی.
1
2
الله لا اله الا هو له الاسماء الحسنی منه الابتداء و به البقاء و الیه الرجعی... .
... و ما یکون فی نفس الامر من غیر تعقل النقص هو الوحده و الحمد لله اولا و اخرا... الطاهرین.
نوع خط:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
به خطی نزدیک به خط روض الجنان اما به قلمی باریک تر است.
شكري رنگ.
تيماج قرمز روشن با عطف قهوه اي.
1
1
1
2
بر كنار نخستين صفحات دفتر نوشته هايي به خط تنكابني و يا به خطي كه گويا از آقا علي مدرس زنوزي است ديده مي شود.
بر پشت نخستين برگ، يك نسخه «شرف فيض» ترسيم و شرح آن نوشته شده.
اين همان نسخه ناقص و بي ديباچه اي است كه در ذيل معرفي نسخه ش ۲/ ۱۸۳۴ مي آيد.
بر كنار ص ۵۶ نسخه حاشيه اي است كه گويا از آقا علي مدرس زنوزي است.
رساله اثبات الباری دشتکی که ( از نوشته فرزندش در کشف الحقائق فهمیده می شود که مولف خود آن را نام گذاری نکرده بلکه فرزندش نام الحقایق المحمدیه رابدان داده است) دارای این ۱۲ فصل است:
فصل اول. اثبات واجب الوجود بدلیل.
فصل دوم. در اقامه براهین بر توحید واجب الوجود.
فصل سوم. در این که واجب الوجود قابل قسمت نیست.
فصل چهارم. در عدم اتصاف واجب الوجود به صفات زائد بر ذات؛ این فصل کوچک ترین فصول رساله است.
فصل پنجم. در علم باری تعالی. این فصل مبسوط ترین فصل های رساله و دارای یک مقدمه و هفت مطلب است.
مولف این رساله در ذریعه در چند جا اشتباهآ صدر الدین محمد بن غیاث الدین منصور دشتکی معرفی شده و اساسآ بسیاری از مولفات صدر الدین مقتول در ۹۰۳ ق از صدر الدین فرزند غیاث الدین منصور داشته شده است. از آن جمله همین اثبات الواجب، حاشیه قدیم و جدید بر شرح تجرید و حاشیه های او بر شرح مطالع و جواهر نامه. این اشتباه منحصرآ در ذریعه نیست صاحب مجالس المومنین، صدر الدین محمد شیرازی معرف به صدر الحقیقه را پسر غیاث الدین منصور و مقتول در ۹۰۳ ق به دست ترکمانان دانسته است. در فهرست دانشکده ادبیات جواهر نامه تألیف صدر الدین محمد مقتول در ۹۰۳ ق و فرزند غیاث الدین منصور دانسته شده و فهرست نگار به نوشته قاضی نور الله شوشتری استناد کرده است.در فهرست کتابخانهمرکزی دانشگاه سخن صاحب ذریعه در ذیل معرفی اثبات الواجب عینآ نقل شده است.
اما مسلم است و جای هیچ تردید نیست که مولف این رساله اثبات الواجب و حاشیه های قدیم و جدید شرح تجرید و شرح مطالع و مقتول در ۹۰۳ ق به دست ترکمانان، صدر الدین محمد شیرازی پدر غیاث الدین منصور بوده و نسب او به طوری که در روضات و احادیث مسلسل بالاباء سید علی خان مدنی یاد شده از این قرار است: محمد بن ابراهیم بن اسحاق حسنی حسینی دشتکی است و هیچ یک از پدران صدر الدین کبیر شیرازی و اجداد غیاث الدین منصور غیاث الدین خوانده نمی شده است.
شاید موجب اشتباه شوشتری و دیگران، این باشدکه یکی لز فرزندان غیاث الدین منصور نیز صدر الدین محمد نام داشته که معروف به صدرالحقیقه و صدر الدین ثانی بوده و جد او را به خاطر تمییز از او صدر الدین کبیر لقب داده اند. این صدر الدین ثانی صاحب توبه نصوحی است که داستانش در روضات آمده اما از او (( او: منظور صدر الدین ثانی فرزند غیاث الدین منصور است) در اینجا افزروه می شود که در مجلدات فهرست دانشگاه این مولفات از او یاد شده؛ جواهر نامه، حل شبهه جذر اصم، حاشیه شرح تجرید، حاشیه حاشیه لوامع الاسرار فی شرح مطالع الانوار، زبر و بینات، استخراج اسامی الائمه (ع) بحساب الابجد، اثبات الواجب،. با توجه به سخن صاحب روضات، نسبت این مولفات را به صدر الحقیقه (و نه به صدر الدین کبیر ) قطعی نمی توان دانست خاصه با وجود موارد اشتباهی که در فهرست یاد کرده ام. (فهرست مجلس ج ۹ چاپ اول ص ۹۵۴) . تألیفی یاد نکر ده اند جز الذکری که پس از توبه و ترک مشروبات و منهیات در تحریم خمر، و دیگر ملاهی ساخته و دیگری اجازه ای است از او به یکی از فضلاء یزد که صاحب روضات قسمت هایی از آن را نقل کرده است. قاضی شوشتری تمام مولفات صدر الدین کبیر را بدو نسبت داده و او را بدین گونه معرفی کرده: «صدر الحقیقه محمد بن امیر غیاث الدین منصوربن صدر الدین محمد...».
اما مسلم است که این مولفات از آن صدر الدین کبیر نیای این صدرالحقیقه است و شگفت آن است که خوانساری با این که ترجمه حال هر یک از این ۳ تن را به درستی نوشته و تمام مولفات که قاضی از فرزند غیاث الدین منصور دانسته، در فهرست مولفات صدر کبیر آورده و از صدر ثانی جز کتاب ذکری و اجازه مزبور تألیفی ندیده و یاد نکرده، وجود خطا و سهو قاضی نورالله شوشتری را نادیده گرفته و بدان هیچ اشارت نکرده است. در مورد مولفات جواهر نامه فارسی ش ۲۱۶۶ مجلس و ش ۳۶-د ادبیات آنچه مسلم است بدان گونه که در فهرست کتابخانه ملی پاریس و فهرست دانشکده ادبیات معرفی شده خطاست و صدر الدین مقتول در ۹۰۳ ق پدر غیاث الدین، این است نه فرزند او، و نسبت آن به صدر الدین دشتکی ثانی نیز به غایت دور است زیرا همان گونه که گفتیم وی جز آن که یاد شده تألیفی نداشته و اصولا نام او در عداد مولفان نیامده. بنابراین نام محمد بن منصور که در دیباچه نسخه های آن کتاب آمده ناچار کسی دیگر است. نکته ای دیگر که بر اشکال می افزاید آن است غیاث الدین منصور در پایان شرح اثبات الواجب پدر (نسخه ش ۱۹۴۵ مجلس) فهرست مولفات او را آورده و یکی از آنها جواهر نامه فارسی است.
غیاث الدین در شرح خود بر این رساله در پایان فصل اخیر، ترجمه والد خود و فهرست مولفات او را آورده است. ما در ضمن معرفی کتاب ش ۱۹۴۵ تاریخ تولد تطبیقی صدر الدین کبیر را از آن کتاب نقل خواهیم کرد و در اینجا قسمتهای جالبی از ترجمه حال را و فهرست مولفات او را که نوشته به طور خلاصه نقل می کنیم: « اساتید او: سید نظام الدین احمد از بنی اعمام او، سید مجد الدین حبیب الله پسر عم دیگرش، مولی قوام الدین کرمانی ( از بزرگترین شاگردان سید شریف گرگانی)و سید مسلم فارسی. مولفات او: غیاث الدین این ۱۰ تألیف را از پدر خود یاد کرده است: ۱. حاشیه شرح قطب بر شمسیه. ۲. حاشیه شرح مطالع. ۳. رساله در تحقیق حروف ( نسخه این رساله به نوشته غیاث الدین، در دست نیست). ۴. رساله فیاض. ۵. حل مغالطه معروف به جذر اصم. ۶. تعقیبات بر تیسیر الفقه. ۷. شرح بزرگ بر شرح تجرید جدید. ۸. رساله فارسی در قوس و قزح. ۹. کتابی فارسی در جواهر. ۱۰. رساله در اثبات واجب و صفات او که من آن را الحقائق المحمدیه نام داده و شرحی بر آن نوشته ام.( با این که در آغاز فهرست(در نسخه ما) گوید پدرم ۱۴ تألیف داشته، بیش از ۱۰ تألیف در شمار نیاورده است.). وی با صنایع و هنرها و حرفه های زیاد آشنا بود. کشاورزی، قنات سازی و معماری می دانست. بازی شطرنج خوب می دانست و فراوان بازی میکرد اما در اواخر عمر آن را حرام دانست و ترک گفت.