/ از: سید اسماعیل بن محمدباقر خواتونآبادی ( -۱۱۱۶ق.).
رجبعلی بن محمدامین ساروی.
ق ۱۱ق.
ص ۱-۹۶.
نیمخشتی باریک. ۹/۵*۱۹سم. ۴۵۲ص. سطور مختلف.
1
2
3
المقصد الثالث الفوائد المتعلقه بالصلوه و فیه فصول الفصل الاول فی ان صلوه الجمعه لیست بواجبه عینا فی زمان الغیبه... .
... - و کانه وصل الی هذا النحریر شیء امکنه القول بما یناسب هذا الزمان او رخصه فی ما ذهب الیه و الله اعلم بالصواب.
کتبه العاصی ابن مرحوم المبرور محمدامین المازندرانی رجبعلی الساروی الافرانیلی.
نوع خط:
نوع کاغذ:
تزئینات جلد:
نسخ و نستعلیق و با چند قلم.
اصفهانی آهاردار.
سیاه مقوا.
1
در پایان نسخه در ص ۶۹-۷۲ مطالب مختلف به نقل از قواعد الاحکام و در معرفت هلال به خطوط دیگر نوشته شده. این نسخه در زندگی مولف نوشته شده و در پشت ورق اول آن نوشته شده «من تالیفات الفاضل الحسیب و السید الاجل النسیب سیدنا الاعز محمداسمعیل الخاتون آبادی الاصفهانی».
بر پشت آخرین برگ نوشتهای به عربی شامل تحقیق درباره تاریخ دقیق مولد امام حسین (ع). آثار تصحیح در سراسر دفتر و نسخه بدلها و اصلاحات در کنار صفحات دیده میشود.
ماخذ فهرست: مجلد پنجم، صفحه ۴۰۵۷-۴۰۵۹.
نک: معجم المولفین، ۱؛ اعیان الشیعه، ۴۴؛ ذریعه، ۶/ ۱۱۰ و ج ۱۱؛ الهیات، ۵۳۱ و ۵۶۹.
کتاب حاضر تنها مقصد سوم است از کتابی در صلوه جمعه یا در صلوه یا در تمام فقه.
سرگذشت و فهرست کامل مولفات او هنوز بدرستی برای من روشن نیست، در اعیان الشیعه باجمال از او و از اینکه تالیفاتی دارد یاد شده است. در روضات الجنات و ریاض تا آنجا که گشتهام و نیز در کتابهای قمی یاد نشده. در ذریعه در تالیف از او یاد شده: یکی حاشیه شرح اشارات و دیگری... در دانشکده الهیات نیز نسخهای از حاشیه الهیات شفا و شرح عقائد صدوق (که فهرستنگار احتمال داده از او باشد) موجود است. در مجلس علاوه به رساله حاضر (صلوه) چند اثر از او داریم:
یکی. کتاب بزرگ او در اصول عقائد به نام تنقیح المقاصد که دارای شش مقصد است.
دوم. رساله نوروزیه که در ۱۰۸۹ق. نوشته است. در مرآه الاحوال در شمار خویشاوندان و فرزندان سید صالح بن عبدالواسع خاتونآبادی، دانشمندی به نام اسماعیل یاد نشده و به نام باقر (با محمدباقر) نیز یکی از فرزندان ملا محمدمهدی فرزند سید محمدحسین ( -۱۱۵۱ق.) است که پدر این سیداسماعیل نمیتواند باشد.
نسخه حاضر (که مقصد سوم است) دارای چند فصل و در آخر هشت فایده است. در فائده در باب نماز جمعه سخن تازهای گفته است. زیرا بر خلاف فیض و نیز عدهای دیگر قایل به وجوب عینی آن در ایام غیبت نیست و نیز مانند فاضل سراب و عدهای دیگر قائل به عدم جواز اقامه آن ذاتا نیز نیست. در فائده هفتم میگوید: «نماز جمعه خواندن به قصد وجوب عینی بدعت است و به قصد وجوب تخییری فضیلت، اما از آنجا که قائلان به وجوب تخییری جمعه عملا آن را نخواندهاند احتیاط مقتضی خواندن ظهر است نه جمعه و اقامه جمعه با معتقدان بوجوب عینی آن شاید حرام است زیرا اعانت به اشاعه بدعت است».
در فائده هشتم از فیض با عنوان «صاحب الوافی صاحب الاسرار القدسیه مد ظله العالی و ادام الله توفیقه» یاد کرده و استدلال او را بر وجوب عینی جمعه پاسخ گفته است.