چکیده: تفسیر کلام الهی از زمان نزول تا عصر حاضر از بزرگترین دغدغه ها و مسائل پیشوایان و فرهیختگان دین مبین اسلام بوده، تا بتوانند در پرتوی آن به معارف اعتقادی و عملی و دستورات هدایت بخش و انسان ساز و همچنین به پاسخی برای مشکلات فرا روی جامعه بشری در عصرهای مختلف، دست یابند. و با توجه به اهمیت فراوان تفسیر قرآن و ضرورت استفاده از بهترین منبع برای آن، تفسیر روایی از موثق ترین و والاترین جایگاه در میان گونه های تفسیری برخوردار است. زیرا شالودۀ آن برگرفته از روایات تفسیری برجای مانده از معصومین (ع) که مخاطبان حقیقی قرآن هستند و هیچ جنبه ای از قرآن بر آنان پوشیده نیست میباشد. اما متاسفانه از یک طرف صاحبان تفاسیر روایی فقط به جمع آوری و ذکر روایات تفسیری و بعضا دسته بندی احادیث گردآوری شده بسنده کرده اند و از طرف دیگر این روایات همچون بسیاری از منابع منقول دیگر از آسیب های متعدد در سند و متن به واسطه گذر زمان و سودجوئی سودجویان مصمون نمانده اند. لذا در این پژوهش برآنیم که با گرد آوری هر چه کاملتر احادیث تفسیری فریقین ذیل آیات 100 تا 105 سورۀ بقره و نقد و بررسی سندی و متنی آنها با کمک دانش های حدیثی، تفسیری صحیح و روان با محوریت روایات تفسیری ذیل آیات مربوطه ارائه دهیم. به طور کلی 48 روایت در تفسیر این آیات از منابع مورد نظر گردآمده است که از این تعداد، 17روایت از منابع شیعی و 31 روایت از منابع اهل سنت است. در یک نگاه آماری به این روایات، می توان از نظر گونه شناسی و سند شناسی، تعداد آنها را به شرح زیر برشمرد: 6 روایت در ترسیم فضای نزول،10 روایت در ایضاح لفظی، 14روایت در ایضاح مفهومی، 5 روایت در بیان مصداق،1 روایت در بیان لایه های معنایی،1 روایت در استناد به قرآن،ونیز 11 روایت ترکیبی از دو یا چند گونه تفسیری هستند. اگر بخواهیم تعداد این گونه های روایی را با تفکیک روایات شیعه و اهل سنت و نسبت بین آنها را به دست آوریم، در روایات شیعه این آمار به این شرح است: 1 روایت در ترسیم فضای نزول، 7 روایت در ایضاح مفهومی،2 روایت در بیان مصداق،1 روایت در بیان لایه های معنایی،1 روایت در اسناد به قرآن و نیز 5 روایت ترکیبی از دو یا چند گونه تفسیری هستند.و نیز این آمار در روایات اهل سنت به شرح زیر است: 5 روایت در ترسیم فضای نزول،10روایت در ایضاح لفظی،7 روایت در ایضاح مفهومی،3 روایت در بیان مصداق و نیز6 روایت ترکیبی از دو یا چند گونۀ تفسیری هستند. با توجه به آمار بدست آمده می توان گفت روایات اهل سنت در تفسیر آیات انتخابی، تقریبا دو سوم مجموع روایاتی است که در تفسیر این آیات به کار رفته است و حدود یک سوم روایات تفسیری باقی مانده ذیل این آیات به شیعه تعلق دارند. اما در مورد نسبت تعداد گونه های محتوایی در روایات هر دو فرقه میتوان گفت: تقریبا نسبت یک دوم بین هر یک از این گونه ها برقرار است و روایات اهل سنت در هر یک از گونه ها دو برابر روایات شیعه است.در این نسبت،«ایضاح مفهومی» بیشترین آمار را در میان گونه های محتوایی روایات به خود اختصاص داده است. و تعداد این روایات بر اساس ارزیابی سندی چهارگانه: 2 روایت صحیح،1 روایت موثق و 45 روایت ضعیف هستند.گفتنی است روایتی که از لحاظ سندی حسن شمرده شود ذیل این آیات وجود ندارد. آنچه که در این پژوهش قابل توجه است، ضعف سندی تعداد بسیاری از روایات، فقدان یا کمبود روایات شیعی در ذیل آیات، اشکالات و نقدهای جدی بر برخی از این روایات و احساس کمبود نقدهای محتوایی دقیق و عمیق احادیث تفسیری در منابع تفسیری و روایی، و نیز فقدان بررسی های متنی، توضیحات و شروح لازم در خصوص تعداد قابل توجهی از این دسته روایات است که در برخی موارد کار تفسیر قرآن کریم را دشوار و یا ناممکن می سازد. این موارد نشانگر آن است که برای تفسیری جامع و گویا از کلام الهی، علاوه بر بررسی ها و نقدهای سندی، نیاز به نقدهای محتوایی دقیق ونیز بررسی های متنی و شرح ها و توضیحات لازم در خصوص روایات تفسیری ذیل آیات قرآن کریم است،کما اینکه روایات تفسیری یک فرقه و حتی در برخی موارد روایات فرقین در کنار یکدیگر نیز کافی نیستند و علاوه بر آنها،مبادی و منابع دیگری همچون علم تاریخ و لغت نیز برای ارائه تفسیری جامع،گویا وسلیس از این کتاب آسمانی لازم است.