تاثیر نوع کاربری اراضی بر شاخصهای کیفی سلامت خاک در ایستگاه تحقیقاتی کرکج دانشکده کشاورزی تبریز
نام نخستين پديدآور
/لیلا علی پور آبدار
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
: کشاورزی
تاریخ نشرو بخش و غیره
، ۱۳۸۷
مشخصات ظاهری
نام خاص و کميت اثر
۹۵ص
یادداشتهای مربوط به نشر، بخش و غیره
متن يادداشت
چاپی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی
نظم درجات
خاکشناسی
زمان اعطا مدرک
۱۳۸۷/۱۱/۱۱
کسي که مدرک را اعطا کرده
تبریز
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
یکی از اجزای مهم محیط زیست، منابع خاکی است که برای حفظ آن بایستی کیفیت اراضی مد نظر قرار گیرد .از عوامل مهم اثر گذار بر کیفیت خاکها، تغییر کاربری در آنها است .گاهی این تغییرات سبب کاهش کیفیت خاک و به خطر افتادن سلامت خاک می شود .به این منظور مطالعه ای در ایستگاه تحقیقاتی کرکج دانشکده کشاورزی تبریز ، با هدف بررسی تاثیر نوع کاربری اراضی و سیستمهای مدیریتی حاکم بر آن بر شاخصهای کیفیت سلامت خاک، چهار کاربری شامل دو کاربری زراعی ذرت و یونجه، یک کاربری باغ سیب و یک زمین بایر مجاور کاربری ذرت به عنوان شاهد انتخاب شد و از هر کدام بطور تصادفی هفت نمونه مرکب از عمق صفر تا ۲۵ سانتیمتر برداشته شد .آزمایشهای بیولوژیک و اکوفیزیولوژیک شامل اندازه گیری تنفس پایه و تنفس ناشی از بستره، فعالیت آنزیم فسفاتاز) اسیدی و قلیائی (، سهم متابولیک و سهم بیوماس میکروبی و برخی خصوصیات شیمیائی همچون pH ، EC ، درصد کربن آلی و درصد آهک در نمونه ها تعیین گردید داده های حاصل با استفاده از طرح تصادفی آشیانه ای در نرم افزار MSTATC و در سطح احتمال یک درصد تجزیه شد و مقایسات میانگین ها با آزمون دانکن در سطح احتمال یک درصد انجام گرفت .ضرایب همبستگی ساده و ضرایب رگرسیون چند متغیره میان پارامترهای بیولوژیک و اکوفیزیولوژیک بجز بیوماس میکروبی خاک با خواص فیزیکی و شیمیائی به ترتیب در سطح احتمال ۱ درصد و ۵ درصد محاسبه شد .نتایج حاصل از تجزیه واریانس نشان داد، کلیه پارامترهای بیولوژیک و اکوفیزیولوژیک به غیر از فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیائی و فسفر بیوماس میکروبی متاثر از نوع کاربری و سیستم های مدیریتی حاکم بر آنها است .از میان کاربری های مورد مطالعه ، ک-اربری یونجه دارای بیشترین میزان شاخص های بیولوژیک و اک-وفیزی-ولوژی-ک بود .میزان تنفس ناشی از بستره و فعالیت آنزیم فسفاتاز اسیدی و نیتروژن بیوماس میکروبی در کاربری یونجه بیش از سایر کاربری ها بود .همچنین بیشترین مقدار سهم متابولیک و تنفس پایه نیز در کاربری های یونجه و باغ مشاهده شد .دو کاربری زراعی ذرت و یونجه نیز دارای بیشترین میزان سهم میکروبدامه چکیده: و کربن بیوماس میکروبی بودند .میزان فعالیت آنزیم فسفاتاز قلیایی و فسفر بیوماس میکروبی متاثر از نوع کاربری ها نبود .نتایج ضرایب همبستگی ساده میان پارامترها گویای این بود که بیشترین ضریب همبستگی مثبت و معنی دار میان تنفس پایه و سهم متابولیک با ۹۷/۰ = r وجود دارد .ضرایب همبستگی ساده میان فعالیت آنزیم فسفاتاز اسیدی و قلیائی با pH خاک به ترتیب۴۸۹/۰ - r = و ۴۱۶/۰ = r بود .ضریب همبستگی بالایی نیز میان سهم میکروبی و درصد کربن آلی خاک با ۷۱۱/۰ = r حاصل شد .نتایج حاصله از تجزیه رگرسیون چند متغیره میان شاخصهای میکروبی و تنفس پ-ای-ه و سهم متاب-ولیک ب-ه عنوان متغیر وابسته به ت-رتیب دارای ب-یشترین ضری-ب تبیی-ن م-عنی دار ۸۹/۰ = ۲ R و ۹/۰ = ۲ R بود .با توجه به نتایج حاصل به نظر می رسد اثرات مثبت کاربری یونجه و سیستم مدیریتی آن بر افزایش شاخصهای بیولوژیک و اکوفیزیولوژیک نسبت به سایر کاربری ها و نیز منطقه بایر باعث ارتقای کیفی خاک در این کاربری شده است و تبدیل اراضی بایر به اراضی کشاورزی با سیستم مدیریتی مناسب می تواند متضمن سلامت خاک در اکوسیستم مورد مطالعه باشد
متن يادداشت
Soil as an important part of environmental resources must be taken into consideration for conservation. Change in land use may markedly affect soil quality. In some cases this changing is caused to decrease in soil quality and damage soil health. Four land uses including corn and alfalfa cropping systems, apple orchard and a bare soil in Krkaj Agricultural Research Station of the University of Tabriz, Iran were selected. The bare soil at the nearest distance from other land uses was considerd as control. Seven composed soil were randomly taked from each land use at 0-25 Cm depth, during September 2007. Soil sampeles were analysed for biological and ecophysiological parameters including base respiration (BR), substrate- induced respiration (SIR), acid and alkalin phosphatases (ACP and ALP), metabolic quotient (MQ), microbial biomass (MB), and chemical parameters including pH, EC, organic carbon (OC), and carbonate calcium equivalent (CCE). Data analysis were performed as randomized nested design using MSTATC software. Duncan,s multiple range test was used for means comparisons. Simple correlation coefficients and multi-variate regressions were calculated for the parameters with exceptions for microbil C, N and P. Results indicted that BR, SIR, ACP, MQ and MB were significantly affected by land use type. Alfalfa cropping system had the highest biological and eco- physiological indices. SIR, CP, and microbial N were higher in alfalfa system than other land uses. Thus the highest MQ and BR were achieved in apple orchard and alfalfa cropping system. Both corn and lfalfa systems showed the highest MQ and microbial C. ALP activity and microbial P were not affected by land uses. MQ was highly correlated (r=0.97) with BR. Correlation coefficients between ACP and ALP. With soil pH were r= -0.489 and r= 0.416, respectively. Moreover, MQ was positively correlated with soil organic carbon (r= o.71).Continuance abstract:ulti-Variate regression analysis between microbial indices and BR and MQ as dependent variables resulted in R2 = 0.89 and R2 = 0.9, respectively. Itcn be concluded that all three land uses have led to increase in soil quality indices compared to the bare soil. However, alfalfa cropping system had the highest soil quality among other land uses
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
موضوع مستند نشده
land use
موضوع مستند نشده
soil health
موضوع مستند نشده
microbial biomass
موضوع مستند نشده
base respiration
موضوع مستند نشده
substrate- inducedrespiration
موضوع مستند نشده
metabolic quotient
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )