مقایسه دوروش القای زایمانی با ویا بدون استرادیول بنزوات و تاثیرآنها بر روی میزان جفت ماندگی تلیسه ها در زمان بعداز زایمان
نام نخستين پديدآور
/نجمه مهرور
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
: دامپزشکی
تاریخ نشرو بخش و غیره
، ۹۴
نام توليد کننده
، حسن پور
یادداشتهای مربوط به نشر، بخش و غیره
متن يادداشت
چاپی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی ارشد
نظم درجات
دامپزشکی
زمان اعطا مدرک
۱۳۹۴/۰۹/۲۵
کسي که مدرک را اعطا کرده
تبریز
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
موضوع القای زایمانی یکی از مسائل مهم گاوداری های دنیا وبه ویژه کشور ما ایران است که امروزه به دلیل استفاده از اسپرم های وارداتی و به منظور جلوگیری از سخت زایی های گاوها در زمان زایمان بطور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد .از آنجاییکه القای زایمانی در گاوها باعث بروز جفت ماندگی می گردد، سعی گردید که تاثیر استفاده از استرادیول بنزوات را در کاهش میزان جفت ماندگی پس از القای زایمانی بررسی نماییم .برای این منظور تعداد ۱۰۰راس تلیسه پس از گذشت حداقل۲۷۰ روز از زمان تلقیح ، از گاوداری های اطراف تبریز که دارای شرایط مشابه از نظرتغذیه، بهداشت، نژاد و سرویس دامپزشکی هستند انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه ۵۰ تاییA و Bتقسیم شدند .در گروه) A کنترل (به منظور القای زایمان mg ۳۰ دگزامتازون) وتاکوئید، ویال ۵۰ میلی لیتری ،mg/ml۲ دگزامتازون ساخت شرکت داروسازی ابوریحان، ایران (به تلیسه ها تزریق گردید .در گروه) B تیمار (علاوه بر دگزامتازون، mg ۲۰ استرادیول بنزوات)وتاسترول، ویال۱۰ میلی لیتری، هر میلی لیتر حاوی ، mg/ml ۲ استرادیول منو بنزوات سنتیک (نیز به صورت عضلانی تزریق گردید.تلیسه های گروه A بطور متوسط ۵/۴۱ ساعت و تلیسه های گروه B بطور میانگین ۵/۳۷ساعت بعدازتزریق داروها زایمان کردند .در گروهA تعداد۸ راس تلیسه القای زایمانی ناموفق داشتندکه از دور آزمایشات حذف شدند درصورتیکه در گروهB همه زایمان ها موفق بودند .از تعداد ۴۲ راس تلیسه باقیمانده در گروهA ، ۱۶ راس در زمان زایمان مبتلا به سخت زایی ( (۳۸و۳۳ راس بعداز زایمان مبتلا به جفت ماندگی ( (۷۸ شدند .در گروهB همه زایمان ها موفق بودند و ازتعداد ۵۰ راس تلیسه فقط ۹ راس تلیسه در زمان زایمان مبتلا به سخت زایی ( (۱۸و۳۲راس تلیسه در زمان بعداز زایمان مبتلا به جفت ماندگی ( (۶۴شدند .اختلافات حاصل از القای زایمانی در دوگروه شامل فواصل زمانی تزریقات تا زایمان ، نحوه زایمان)سخت زایی یاآسان زایی ( و میزان جفت ماندگی بعد از زایمانی با یکدیگر مقایسه و از نظر آماری معنی دار بودند .(P۰.۰۵)نتیجه گیری می گردد که بهتراست در زمان القای زایمانی از استرادیول بنزوات به دلیل زایمان زودتر، آسان زایی و جفت ماندگی کمتر استفاده گردد
متن يادداشت
Induction of parturition is one of the most important subjects in the dairy cow's industry worldwide including Iran. Because of using imported semen from other countries, needs for induction of parturition is increasing. One of the most important side effects of induction of parturition is retained fetal membranes in the cows. Due to research about the effect of estradiol benzoate (Vetastrol, manufactured by Abureihan Company ,Iran) on the rate of postpartum placental retention in the heifers, a total number of 100 heifers from the dairy herds of Tabriz with similar nutrition and management systems were chosen and assigned into two groups. In the group A (Control, n=50) heifers after passing the minimum 270 days of pregnancy received 30 mg dexamethasone (Vetacoid, 50ml vial, 1ml containing: 2mg dexamethasone sodium phosphate manufactured by Abureihan Company, Iran) intramuscularly. In the group B (Treatment, n=50) heifers received 30 mg dexamethasone plus 20 mg estradiol benzoate (Vetastrol, 10 ml vial, 1ml containing 2mg estradiol mono-benzoate manufactured by Abureihan Company, Iran) intramuscularly on the same days of pregnancy. The mean times for parturition were 41.5 h and 37.5 h in groups A and B respectively. 8 of 50 heifers in group A did not respond to induction of parturition and were omitted from the trial. 16 out of 42 heifers in group A had dystocia at the parturition time (38 ). All heifers in group B had successful parturition and only 9 heifer showed difficulty in calving time. 33 heifers (78 ) from grope A and 32 heifers (64 ) from the group B showed retention of fetal membranes after parturition. The differences between two groups were statistically significant (P?0.05). In conclusion, our results indicated that induction of parturition by estradiol benzoate and dexamethasone together will be do better than dexamethasone alone because of the less retention of fetal membranes, easy calving and shorter time from induction to parturition
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )