تاریخ نگاران از قرن۱۹ م به عنوان قرن تاریخ یاد میصکنند که تحت تأثیر تفکرات هگل، تاریخ از جایگاهی رفیع برخوردار گردید .در همین قرن بود که عدهصای با تفکرات پوزیتیویستی با مطرح کردن تاریخصنگاری علمی، در پی تبدیل تاریخ به علمی یقینی بودند که همانند علوم طبیعی فارغ از ذهنیات فرد پژوهشگر باشد .فریدریش نیچه فیلسوف آلمانی به عنوان منتقد سرسخت فلسفه و متافیزیک سنتی، به مخالفت با این نگرشصها به تاریخ پرداخت .او در پی آن بود تا همگان را از شیوع یک بیماری و فساد حتمی عصر خود آگاه کند که دلیل آن افراط در معرفت و از جمله معرفت تاریخی بود .در نگاه نیچه تاریخ و معرفت تاریخی از چند جهت میصتواند در برابر ارادهصورزی قرار گیرد .به همین دلیل او به نقد نظری که بزرگی را با معیار موفقیت میصسنجید پرداخت، پیشرفت کلی تاریخ را که عصر حاضر را بر فراز آن بدانند به نقد کشید، افزایش بیش از حد معرفت تاریخی که لحظهصی حاضر را در میان معرفت به گذشته به نابودی میصکشد مورد مخالفت قرار داد و حتی از توهمصزدایی بیصامان جهان که آدمی را در جهانی توهمصزدوده و در میان تلاطم شدن قرار میصدهد، انتقاد کرد .در نگاه نیچه تاریخ باید در خدمت زندگی و اراده و خلاقیت باشد .ارادهصورزی و خلاقیت به همان میزان که به معرفت تاریخی نیازمند است، مستلزم وجود میزانی از غیرتاریخی بودن و فراموشی نیز است .نیچه برای اینکه بتواند تاریخ را در خدمت خلاقیت قرار دهد و آدمی را به فراروی از وضعیت بالفعل فرا خواند، تأکید خود را بر ارادهصورزی و آزادی اراده گذاشت و بازگشت جاودان و تبارشناسی او میصتوانست نیچه را در رسیدن بدین منظور یاری کند .تبارشناسی که به نقد هرگونه خاستگاه متعالی میصپرداخت، به جای تاریخ و تاریخصنگاری مرسوم میصنشیند و میصتواند راه را برای استفاده از تاریخ برای درک زمان حال فراهم آورد .این نوشته در پی بررسی نگاه نیچه به تاریخ بوده و در سه فصل تنظیم گشته است .فصل اول با نام کلیات، به بررسی خود مفهوم تاریخ و تحول تاریخی آن و همچنین ویژگیصهای قرن ۱۹ پرداخته و در فصل دوم از چگونگی رویارویی نیچه با مسئلهصای به نام تاریخ و تاریخصگرایی عصر خود بحث شده است .فصل آخر به چگونگی حل این مسئله توسط نیچه و نحوه استفادهصی او از تاریخ در تفکر خود، اختصاص یافته است
متن يادداشت
Historians following the significant influence of Hegel's historical thought on the ideas of 19th century mentioned the century as the age of history. It was in that century which some positivist thinkers by discussing about scientific historiography endeavored to convert history to a certain science. However, Nietzsche, as one of the main critics of traditional philosophy, not only criticized this historical attitude, but also informed everybody from the prevalence of a certain illness and degeneration of his age arising from excesses in knowledge, including historical knowledge. According to Nietzsche, history can be against the will in several respects. He, thereby, criticized the theory that evaluated greatness with the standard of success, the general progress of history that considered the present age as its tipping point, the excessive of historical knowledge that annihilated the present time amid the knowledge to the past and the hard disenchantment of the world that place man within disenchantment world and turbulence. Then, according to Nietzsche, history must be in service of living, the will and creation. The historical knowledge and the unhistorical or forgetting in equal measure are necessary and needful for the will and the creation. So in order to put history in the service of creation and for inviting to transgression from actual situation, Nietzsche emphasizes on the will and wills freedom; that the Eternal Recurrence and the genealogy can help him in this aim. In Nietzsche the customary history and historiography replaced with genealogy, that it criticizes all kind of transcendental origin. Genealogy can provides condition to use of history for understanding of present. This wrote that explores Nietzsche's historical attitude, articulated in 3 chapter. In first chapter we consider the concept of history and its historical transitions, and Features of 19th century; and in second chapter we discuss that how Nietzsche encounters with problem of the history and the historicism. Last chapter pertain to this subject that Nietzsche how solves this problem and how uses of history in his thought
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )