بررسی و تحلیل سیر تحول خصایص زبانی، ادبی و معنایی مدایح فارسی از آغاز تا پایان قرن ششم با تأکید بر آثار عنصری، منوچهری، امیر معزّی، انوری و خاقانی
نام نخستين پديدآور
محمدحسین اسماعیلی
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
ادبيّات فارسی و زبانهاي خارجی
تاریخ نشرو بخش و غیره
۱۴۰۰
مشخصات ظاهری
مواد همراه اثر
سی دی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
دکتری
نظم درجات
زبان و ادبيّات فارسي
زمان اعطا مدرک
۱۴۰۰/۰۵/۰۴
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
در سدههای نخستین شعر فارسی، رابطة میان شاعر و دربار رابطهای است تجاری که متاع آن، «شعر مدحی» و بهای آن، «صلههای گرانبها» برای شاعر است. با توجه به این ارتباط، اوضاع سیاسی و اجتماعی تأثیر به سزایی در روند تحولات ادبی، بهخصوص شعر مدحی، دارد. قالب عمدهای که برای «مدح» در نظر گرفته شده است «قصیده» است که تا پیش از قرن ششم هجری بهعنوان قالبِ مسلّط و سنجهای برای خلاقیت هنری شاعران بوده است. تحولات زبانی قصیده را میتوان با در نظر گرفتن سه لایة زبانی که شامل لایة بیرونی (صنایع بدیعی و موسیقی شعر، عروض و قافیه و ... )، لایة میانی (صنایع مربوط به علم بیان یا صور خیال)، هستة زبان (محتوا) و همچنین کیفیت گزینش واژگانی است، مورد بررسی قرار داد. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن پنج شاعر نامدار زبان فارسی (عنصری، منوچهری، امیرمعزّی، انوری و خاقانی) به بررسی و تحلیل مهمترین تحولات زبانی و ساختاری این قالب با تکیه بر موضوع مدح پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که زبان قصاید مدحی در هر سه لایة زبانی از «سادگی و بیپیرایگی» به «صنعتزدگی و پیچیدگی» گرایش داشته است. برخی از علل این رویدادهای زبانی تدوین کتب بلاغی (بهخصوص گسترش صنایع بدیعی)، توجه به صورت شعر، عدم تفکر پویا، انتقادی و فلسفی و ایستایی و انجماد فکری جامعة استبدادزده بوده است. قصاید عنصری هرچند آغاز ترکیب صنایع بدیعی و بیانی، بهعنوان روشی ناموفق، برای گریز از ابتذال است، لیکن بیش از جنبة جمالشناختی آن، تبلیغ و جهتدهی به سلیقه و ایدئولوژی دربار است و قصاید او به نوعی «بیانیة» شاعران مداح است. منوچهری در اغلب سطوح زبانی شعر و به ویژه در گزینش دایرة واژگانی انحراف از نرم دارد. مهمترین عنصری که در لایة میانی زبان شعر معزّی وجود دارد بسامد پیدا کردن اغراق در توصیفات است. تملق و چاپلوسی و در نتیجه شناورشدن زبان از شعر معزّی به صورت بسیار جدیتری تداوم مییابد. در قصاید مدحی انوری انتساب معجزه به ممدوحان و تفضیل آن بر سایر معجزات انبیا بسیار بیشتر شده است. «تصاویرِ دانشبنیان» در شعر انوری بسامد چشمگیری پیدا میکنند. بهدلیل حس ملیگرایانة خاقانی، وسعت تلمیحات ملی ـ اساطیری اشعار او بسیار بیشتر از شاعران پیشین است. ترکیب قصاید مدحی با مضامین عرفانی و قلندارنه و مغانهها را باید از تحولات قصاید مدحی دانست که در شعر خاقانی وجود دارد. خاقانی با انتخاب یک «واژة کلیدی» که بیشترین تناسبات شعری را ایجاد میکند، محدودهای بسیار فراتر از دیگران در عرصة تناسبات لفظی و معنوی ایجاد میکند. هیچ کدام از شاعران دیگر در کاربرد دقیق و هنری «صفت» به اندازة خاقانی موفق نبودهاند.
متن يادداشت
In the first centuries of Persian poetry, the relationship between the poet and the court is a commercial one, the property of which is "praise poetry" and its price is "precious blessings" for the poet. Due to this relationship, the political and social situation has a great impact on the process of literary developments, especially praise poetry. The main format for "praise" is "Quasidas" which has been the dominant format and measure for the artistic creativity of poets until the sixth century AH.The linguistic developments of the Quasida can be studied regarding three linguistic layers, which include the outer layer (rhetorical and poetic music industries, prose and rhyme, etc.), the middle layer (industries related to the science of expression or imagination), the core of the language (content) as well as the quality of lexical selection. In the present study, considering five famous Persian language poets (Ansari, Manouchehri, Amir Moazi, Anvari and Khaghani), the most important linguistic and structural developments of this format have been studied and analyzed, relying on the subject of praise. The results show that the language of praise poems in all three linguistic layers has tended from "simplicity and lack of embellishment" to "flowery language and complexity". Some of the causes of these linguistic events have been the compilation of rhetorical books (especially the development of figurative devices), attention to poetic forms, lack of dynamic, critical and philosophical thinking, and stagnation and intellectual freezing of an authoritarian society. Although Onsori’s poems are the beginning of a combination of novel and expressive devices, as an unsuccessful way to evade banality, more than its aesthetic aspect, it is propaganda and orientation to the taste and ideology of the court and his poems are a kind of "statement" of eulogists. Manouchehri deviates from the norms in most of the linguistic levels of poetry, especially in choosing the vocabulary. The most important element in the middle layer of Moezzi's poetic language is the frequency of exaggeration in descriptions. Flattery and sycophancy, as a result of which the language floats from Moezzi's poem, continues in a much more serious way. In the poems of Anwari, the attribution of miracles to the praisers and its preference to other miracles of the prophets has been much more increased “knowledge based images" have a significant frequency in Anvari's poetry. Due to Khaghani's nationalist sense, the scope of Shahname-based Allusions of his poems is much wider than previous poets. The combination of praise poems with mystical and bohemianism themes and moghanas should be considered as one of the developments of praise poems that exist in Khaghani's poetry. By choosing a "key word" that creates the most poetic proportions, Khaghani creates a range far beyond the others in the field of verbal and spiritual proportions. None of the other poets have been as successful in the precise and artistic use of "adjective" as Khaghani
عنوانهای گونه گون دیگر
عنوان گونه گون
The study and analysis of the history of development of linguistic, literary and semantic features of Persian praises from the beginning to the end of the sixth century with emphasis on the works of Onsari, Manouchehri, Amir Moezzi, Anvari and Khaghani
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )