امروزه کشاورزی به عنوان یکی از بخش های مصرف کنندة انرژی و در عین حال تأمین کنندة نهاده های سایر بخش ها به شمار می رود .عامل انرژی در بخش کشاورزی، به عنوان نهادة مصرفی از اهمیت خاصی برخوردار است .در طی سال های۱۳۵۳ - ۸۶مصرف کل انرژی در بخش کشاورزی، بطور متوسط سالانه ۵/۵ درصد رشد داشته است .در این بخش، از میان انواع حامل های انرژی، بیشترین سهم مصرف مربوط به فرآورده های نفتی می باشد .در سال ۱۳۸۶ سهم مصرف فرآورده های نفتی نسبت به کل مصرف انرژی در بخش کشاورزی معادل ۳۳/۶۹ درصد برآورد شده است .انرژی برق بعد از فرآورده های نفتی، با سهمی معادل ۷۱/۲۷ درصد در رتبة دوم قرار دارد .امروزه، با توجه به نقش اساسی حامل های انرژی در تو اقتصادی و وجود محدودیت های عر منابع انرژی، می بایستی مصرف منابع انرژی در طرف تقاضا کنترل گردد .از این- رو، شناخت ساختار تقاضای حامل های انرژی، عوامل مؤثر بر آن و میزان تأثیر هر یک از آنها بر تقاضای انرژی در کنار دیگر سیاست های حاکم بر تقاضا می تواند نقش مؤثری در فرآیند تصمیم گیری های اقتصادی داشته باشد .بر این اساس و با توجه به اهمیت موضوع در تحقیق حاضر سعی شد ساختار مصرف انرژی در بخش کشاورزی ایران مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد .در این راستا، از میان مدل های ساختاری، الگوهایAIDS ، QAIDS و رتردام برآورد شدند .از میان این الگوها، سیستم رتردام به عنوان مدل برتر شناخته شد .نتایج نشان می دهد که تقاضای دو نهاده برق و نفت گاز در بخش کشاورزی نسبت به قیمت، کشش ناپذیر و نیز تقاضای ادامه چکیدهانرژی برق نسبت به درآمد کشش ناپذیر است .همچنین کشش های متقاطع قیمتی حکایت از ارتباط جانشینی این دو حامل انرژی دارد .سیاست های کاهش مصرف فرآورده های نفتی) از جمله سیاست برقدار کردن پمپ چاه های آب (در دهة اخیر از عوامل مؤثر بر کاهش مصرف نفت گاز و افزایش مصرف برق در بخش کشاورزی بوده است .از میان مدل های غیرساختاری، الگوهایARDL ،VAR ، ARIMA و روش پیش بینی هموارسازی نمایی جهت برآورد انتخاب گردید .از بین مدل های مذکور دو مدل ARMA و هموارسازی نمایی به ترتیب برای پیش بینی مصرف نفت گاز و برق برآورد شدند .نتایج پیش بینی مصرف برق نشان داد که مصرف برق در آینده با رشدی معادل ۱۹/۱۱ درصد افزایش خواهد یافت .همچنین نتایج پیش بینی مصرف نفت گاز نشان داد که مصرف این حامل در آینده با رشدی معادل ۵۱/۰ درصد کاهش خواهد یافت .نتایج آزمون علیت نشان از وجود رابطة یکطرفه از سوی مصرف برق به رشد بخش کشاورزی بود .کوچک بودن کشش های قیمتی حاکی از کم تأثیری و ناکافی بودن سیاست های قیمتی در کنترل مصرف انرژی می باشند .بنابراین ادامه سیاست برقدار کردن پمپ چاه های آب کشاورزی و دیگر فعالیت های ممکن با روش های مناسب در کنار سیاست های قیمتی و جایگزینی برق با نفت گاز و همچنین اقدامات زیربنایی و زیرساختی در جهت بالابردن توان تولیدی نیروگاههای برق کشور و تأمین برق کافی برای جایگزینی با مصرف نفت گاز از پیشنهادات این مطالعه می باشند.
متن يادداشت
Nowadays, agriculture sector is An energy-consumer and also An input-provider for other sectors . Energy factor, as a consumption input, in agriculture sector is so important. Total consumption of energy for the 1353-86 period in agriculture sector has 5.5 annual growth. In this sector, maximum share of energy Is for petroleum products. In year 1386 Share of petroleum productsto total consumption of energy in agriculture sector is 69.33 . Electricity energy with 27.7 shares is second. Recently, according to important role of energy in economic of development and Existence of energy supply of limitations, consumption of energy factors must be controlled in demand side. Therefore, recognition of effective factors and their influence in energy demand alongside other demand policies can have an impressive role in economic decisions. Therefore, according to importance of the subject, in this research structure of energy consumption in agriculture sector in Iran would be analyzed. Thus, through structural models, AIDS, QAIDS and Rotterdam models were estimated. the Rotterdam model has been chosen as the best model between them all. The results show that oil and electricity demand in agriculture sector is price inelastic and electricity demand is income inelastic. The cross-price elasticity indicates that gasoline and electricity have substitutive relationship. The policies of Reduction of petroleum products' consumption (such as: power drawn to water well pumps) in recent decade was One of the effective factors on decrease of oil consumption and increase of electricity consumption. Through non-structural models, ARDL, VAR, ARIMA and Exponential Smoothing Method Are estimated. Through this models, ARIMA model and Exponential Smoothing Method Are estimated for oil and electricity consumption of forecasting. The results of electricity consumption of forecasting show that electricity consumption will be increased 11.19 In the future. Also, the results of oil consumption of forecasting show that oil consumption will be decreased 0.51 In the future. The results of causality test show the presence of a uni-directional causal relationship running from electricity consumption to growth in agriculture sector. Smallness of price elasticities, show low and inadequate impact of price policies in controlling energy consumption. Consequently, continuation on power drawn to water well pumps policies and other possible activities with suitable methods, beside price policies and substitution of electricity with gas oil, and Infrastructural and sub structural activities for enhancement of Production capacity of Power plants of country and Adequate power supply for substitution of gas oil are suggestions of this study.
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
موضوع مستند نشده
Agricultural sector
موضوع مستند نشده
forecast
موضوع مستند نشده
energy consumption
موضوع مستند نشده
structural models
موضوع مستند نشده
non structural model
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )