در هایدگر پیشا-تاریخی تمایل به اندیشهی نظری، منطق و حقیقت مورد توجه قرار میگیرد .اما با تأسی از شلایرماخر به تاریخ و ارتباط آن با دین توجه نشان میدهد، و زندگی واقعبوده در مرکز فلسفه-ی دین او قرار میگیرد .امر دینی را امری تاریخی میداند .سپس با پدیدارشناسی دین به سراغ پژوهش درمورد فلسفهی دین میرود .آثاری که به نقش مسیحیت در تجربهی اصیل زندگی اشاره دارند و آثار مارتین لوتر، نامههای پولوس و آگوستین مورد بررسی جدی هایدگر قرار میگیرد، تا تجربهی زندگی مسیحی اصیل به درستی فهم شود .او در گذر از اندیشهی وجود و دازاین در صورت تکاملیافتهی آن در وجود و زمان، در سالهای بعد در اندیشهی تخریب متافیزیک به نهایت متافیزیک یعنی نیچه میرسد، این شروع دورهی جدیدی از تفکر هایدگر است .اساس تفکر هایدگر در اینباره رویارویی عظیم با تفکر نیچه است او اندیشه ی نیچه دربارهی خدا و در مورد نهیلیسم یعنی کلام خدا مرده است را توصیف نموده و به تأسی از هولدرلین به اندیشهی دیگر در پی آن یعنی آخرین خدا مقید میشود .خصوصیات آخرین خدا به صورت سلبی در اندیشهی هایدگر حضور مییابد .آخرین خدا در اشاره رخ میدهد .در رخدادی ازآن-خودکننده، در جانب وجود خود را به صورت موقتی یا گذرا نشان میدهد .این نشان دادهشدن یا دیدار از سوی آخرین خدا صورت میگیرد و انسان نقشی تعلیمی در فراگرفتن و دریافت آن ندارد
متن يادداشت
lderling in the other thought after it, i.e. the last god. The features of the last god appear in a negative way in Heidegger`s thought. The last god appears in hint. He shows himself temporarily in the side of Being in an enowning event. This showing-himself takes place from the side of the last god and man has no educational role in learning and taking itنPre-historical Heidegger attends to theoretical thought, logics and Truth. Influenced by Schleiermacher, however he attends to history and it`s relation with Religion too, and Facticity is set in the center of his Philosophy of Religion. He thinks of the Religious as the historical. Then with the Phenomenology of Religion he makes an enquiry about Philosophy of Religion. He deals seriously with the works mentioning the role of Christianity in the authentic Experience of life, with the works of Martin Luther, Paul`s Letters and Augustine so that the Experience of the authentic true Christian life is rightly understood. After the thought of Being and Dasein in it`s developed form in Being and Time, Heidegger comes in the later years in the thought of the destruction of Metaphysics to the end of Metaphysics, i.e. Nietzsche. This is the beginning of a new perios of Heidegger`s thinking. The basic of his thinking in this case is a great confronting with Nietzsche`s thinking. He describes Nietzsche`s thought about God and Nihilism, i.e. his word: God is dead, and follows H
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )