رابطهی شرط و عقد نکاح از نگاه فقه امامیه و حقوق موضوعهی ایران
نام نخستين پديدآور
/محبوب نعلبندی اقدم
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
: الهیات و علوم اسلامی
تاریخ نشرو بخش و غیره
، ۱۳۹۵
نام توليد کننده
، راشدی
یادداشتهای مربوط به نشر، بخش و غیره
متن يادداشت
چاپی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی ارشد
نظم درجات
فقه و حقوق اسلامی
زمان اعطا مدرک
۱۳۹۴/۰۶/۲۰
کسي که مدرک را اعطا کرده
تبریز
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
شرط از جمله عباراتی است که معنا و مفهوم آن در علم فقه و حقوق و اصول فقه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته و در این نوشتار مراد از شرط عبارت است از تعهد فرعی در کنار تعهد اصلی) عقد .(درخصوص رابطه شرط و عقد نظرات مختلفی ارائه شده است که اهم آنها در قالب پنج نظریه ارائه میگردد .براساس نظریه تقیید رابطه شرط و عقد مانند رابطه قید و مقید است یعنی شرط قید و عقد مقید میباشد .در این نظریه در صورت منتفی شدن شرط تنها برای مشروط له حق فسخ ایجاد میشود)مانند حکمی که در ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی آمده است .(براساس نظریه ظرفیت شرط یک قرار مستقل در برابر قرار اصلی محسوب میگردد که عقد را تشکیل میدهد .نظریه تعلیقی بودن عقد مشروط، عقد را به مانند عقد معلق میداند و احکام عقد معلق را در اینجا مطرح مینماید .ولی وقتی این احکام را در مورد عقد نکاح بررسی میکنیم متوجه میشویم که براساس ماده ۱۰۶۸ قانون مدنی عقد نکاح معلق از اساس باطل است .نظریه شرط جزئی از عوضین نیست، برای عقد و شرط احکام جداگانهای بصورت مستقل از هم در نظر میگیرد و بطلان عقد را موثر در شرط نمی داند مانند این که در ضمن نکاح شرط شده که بعد از عقد زوج وکیل زوجه در امری باشد، بعدا در صورت بطلان نکاح زوج کماکان وکیل زوجه است .براساس نظریه شرط جزئی از عوضین است شرط جزء محتوایی عقد محسوب میشود بنابراین بطلان شرط موجب بطلان عقد خواهد بود .پس از بررسی و بحث و استدلال ،تمامی نظریات مذکور در خصوص عقد نکاح رد میشوند.در این مرحله ما نظریه ترجیحی و منتخب را که سازگار با عقد نکاح میباشد معرفی میکنیم.این نظریه با این عنوان ارائه شده است:شرط انگیزه فرعی و تبعی محض برای افزایش تراضی طرفین در عقد نکاح و تشویق آنها به این امر است .با انعقاد عقد نکاح ، زوجین بسیاری از حقوق خود را از دست میدهند و همین امر ممکن است تا طرفین را از ازدواج دلسرد کند .ولی شرط ضمن عقد نکاح میتواند این حقوق را به نوعی به آنها برگرداند و لذا باعث ایجاد انگیزه ای میشود برای سوق طرفین به ازدواج و در واقع بقاء زندگی اجتماعی
متن يادداشت
There are various opinions about the relationship between the condition and the conclusion of which the most important is the theory presented in the form of five. Based on the theory of constraints and committed relationship is like a marriage restriction concerning the condition and the condition of constraint and is bound by contract. In this theory, if the stipulation is only right to terminate FRUSTRATION condition is created (such as judgment given in Article 1128 of the Civil Code states). According to the theory provided an independent capacity is considered to be the main contract forms. The theory being suspended pending the conclusion of the contract conditional contract as regards the provisions of the pending contract to be considered here. But when we examine the laws about marriage it is clear that under Article 1068 of the Civil Code pending marriage is void. The condition is not part of the bilateral theory. Later, in the event of nullity of marriage the couple is still the wife's lawyer. The condition is based on the theory part of bilateral contracts, provided the content is, therefore, invalid condition will result in the nullity of the contract.upon mutual consent of the parties to the marriage and to encourage them to increase this. The marriage contract is concluded, the spouses lose many of their rights and this may discourage parties from getting married
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )