این پایانامه در صدد پرداختن به این مساله است که با توجه به آرای ابن سینا در باب برهان و دیدگاه های کلی معرفت شتاسی جدید، در باب معرفت، چه وجوه اشتراک و اختلافی میان آنها از حیث منابع و مولفه های معرفت وجود دارد؟ با توجه به تعریف هایی که ابن سینا از علم تصدیقی یقینی کرده است میتوان نظر کامل وی را در مورد آن چنین در نظر گرفت : علم تصدیقی یقینی) باب برهان ( در حوزه ادراک تصدیقی و گزارهای مطرح میشود و نه ادراک تصوری یا مهارتی ، ابن سینا در تعریف علم یقینی آن را علم تصدیقی میخواند تصدیق را به یقین و غیر یقین تقسیم میکند . نزد وی نخستین مقوم علم یقینی تصدیقی اعتقاد است .دومین مقوم دو وجهی بودن اعتقاد است بدین معنی که علم یقینی متضمن دو اعتقاد است :اعتقاد به اینکه الف ب است و اینکه ممکن نیست الف ب نباشد. سومین مقوم ثبات یا زوال ناپذیری اعتقاد است. چهارمین مقوم حد وسط داری و نیازمندی به قیاس یا سبب داری در برخی از تصدیقات است . پنجمین شرط) نه مقوم ( ، شرط صدق یا مطابقت با واقع برای تصدیق یقینی است . مراد از معرفت شناسی جدید یا معاصر آن دیدگاه رایج معرفت شناختی در دوره معاصر است که به پرسش از چیستی معرفت و منابع معرفت میپردازد و از چهار چوب کلی معینی در مورد این دو پرسش برخوردار است یعنی در مورد پرسش نخست یعنی چیستی معرفت ، در چهارچوب تحلیل افلاطونی و سه بخش معرفت وارد بحث میشود و به سه مولفه توجه دارند یعنی معرفت را به باور صادق موجه تعریف میکنند و در مورد پرسش دوم یعنی منابع معرفت منابعی چون ادراک حسی ، حافظه ، درون گرایی ، عقل و گواهی را مورد بحث و بررسی قرار میدهند .در حالی که در معرفت شناسی جدید مفهوم معرفت صرفأ شامل علم یقینی سینوی نمیشود و تصدیقات غیر یقینی را نیز در بر میگیرد اما با طرح مباحث معینی مانند تحلیل مقدمات معرفت و منابع در آن ، میتوان مورد اشتراک و اختلاف دو دیدگاه را آشکار کرد
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )