تأثیر تمرین مقاومتی دایرهای همراه با مکمل دهی سیاهدار بر ترکیب بدنی و کنترل گلیسیمی زنان دیابتی نوع ۲ با تست فروکتوزامین
نام نخستين پديدآور
/سوما شریفی
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
: تربیت بدنی و علوم ورزشی
تاریخ نشرو بخش و غیره
، ۱۳۹۴
یادداشتهای مربوط به نشر، بخش و غیره
متن يادداشت
چاپی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی ارشد
نظم درجات
تربیت بدنی و علوم ورزشی، فیزیولوژی ورزشی
زمان اعطا مدرک
۱۳۹۴/۱۱/۰۹
کسي که مدرک را اعطا کرده
تبریز
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر ۱۰ هفته تمرین مقاومتی دایرهای همراه با مکمل دهی سیاهصدار بر ترکیب بدنی و کنترل گلیسیمی زنان دیابتی نوع ۲ با میانگین سن۱۲/۴۱ ۷۶/۳سال، وزن۱۵/۷۹ ۹/۷کیلوگرم و شاخص توده بدنی۷۰/۳۰ ۲۶/۲کیلوگرم بر مجذور متر با تست فروکتوزامین انجام شد .روششناسی ۳۱ :زن مبتلا به دیابت نوع ۲ به طور تصادفی در ۴ گروه همگن تمرین همراه با مکمل(= (۹ n ، تمرین(= (۷ n ، مکمل (= (۷ n و کنترل (=(۸n قرار گرفتند .گروه اول به مدت ۱۰ هفته به طور همزمان به انجام تمرین مقاومتی و مصرف مکمل پرداختند .گروه دوم، تمرین مقاومتی را ۱۰ هفته) سه جلسه در هفته با شدت ۵۰ تا۸۵ درصد یک تکرار بیشینه، به مدت ۶۰ تا ۹۰ دقیقه (انجام دادند .گروه سوم مکمل سیاهصدار (۵۰۰میلیصگرم (را طی ۱۰ هفته دریافت کردند .گروه چهارم طی ۱۰ هفته در هیچ پروتکل تمرینی و دریافت مکمل شرکت نکردند .نمونهگیری خونی برای اندازهگیری فروکتوزامین، گلوکز خون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله و آزمونهای عمومی شامل قد، وزن، درصد چربی، نسبت دور کمر به باسن و شاخص توده بدن در دو مرحله قبل و ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی در شرایط ناشتا به عمل آمد .از آزمون آنالیز واریانس۴ * ۲برای بررسی فرضیههای تحقیق و در صورت معنیداری از آزمون پس تعقیبی بونفرونی در سطح معنیداری = ۰۵/۰ استفاده شد .یافتههای تحقیق :در مطالعه حاضر کاهش معنیداری در مقدار فروکتوزامین(=(۰۱/۰ p پس از سه هفته و کاهش معنی داری در درصد چربی(=(۰۰/۰ p ، نسبت دور کمر به باسن(=(۰۰/۰ p ، گلوکز خون ناشتا(=(۰۰/۰ p ، گلوکز خون مویرگی (=(۰۲/۰ p پس از ۱۰ هفته تمرین همراه با مکمل دهی سیاهصدار مشاهده گردید .در گروه تمرین کاهش معنی داری در درصد هموگلوبین گلیکوزیله (=(۰۳/۰ p ،گلوکز خون ناشتا (=(۰۱/۰p ، درصد چربی (=(۰۱/۰pو نسبت دور کمر به باسن (=(۰۰/۰ p بعد از ۱۰ هفته مشاهد شد .در گروه مکمل کاهش معنی داری در گلوکز خون ناشتا (=(۰۱/۰p بعد از ۱۰ هفته مشاهده شد.در گروه کنترل هیچ گونه تغییری در متغییرهای مستقل مشاهده نشد .نتیجهگیری :بنابراین مطالعه حاضر نشان داد که برای بهبود کنترل گلیسیمی زنان دیابتی نوع ۲و کاهش عوامل خطرزای ابتلا به آن احتمالا بتوان از تمرین مقاومتی دایرهای و مکمل دهی سیاه دار استفاده نمود
متن يادداشت
The current study aims to investigate the effects of a 10-week cyclic resistance training with Vaccinium Arctostaphylos on body composition and glycemic control among women with type 2 diabetes (with an average age 41/123/76, weight 79/157/9 kg, BMI 30/703/65kg/m2) with Fructosamine test. Methodology: 31 women with type 2 diabetes were put in 4 homogenous training groups randomly with complement (n=9), training (n=7), complement (n=7) and control (n=8). The first group conducted the resistance training and used complements simultaneously. The second group conducted the resistance training in a 10-week period (three sessions in a week at intensity of 50-85 1RM in a period of 60 - 90 minute. The third group received the Vaccinium Arctostaphylos complements in 10 weeks, and the fourth group didnt participate in any training and complement-receiving protocols. Blood sampling was conducted to measure Fructosamine, fasting plasma glucose and A1C Hemoglobin, and general tests including height, weight, percentage of fat, the ratio of waist to hip and BMI in 2 phases and 48 hours after the final training session in a fasting condition. The 2*4 variance analysis test was utilized to investigate the study theories, and if significant, the Bonferony follow-up test was utilized in a significant level (=0.05). Findings: in the current study, a significant decrease was observerd in the amount of Fructosamine (p=0.01) after 3 week and a significant decrease in the percentage of body fat (p=0/00), the ratio of waist to hip (p=0.01), fasting plasma glucose (p=0.01) and capillary blood glucose (p=0.02) after 10 week resistance exercise with complementary Vaccinium Arctostaphylos. In the exercise group, a significant decrease was observerd in percentage of glycolic hemoglobin (p=0.03), fasting plasma glucose (p=0.01), the percentage of body fat (p=0.01), the ratio of waist to hip (p=0.00), after 10-week period.in the complementary group, a significant decrease was observerd in fasting plasma glucose (p=0.01) and in the control group, no change was observerd in the independed variables. Conclusion: Thus, the current study showed that in order to improve the glycemic control among women with type 2 diabetes and also the decrease of the risk-causing factors we may use the cyclic resistance training and Vaccinium Arctostaphylos
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )