داستان پیامبران یکی از ذخایر عظیم و ارزشمندی است که آثار ادبی و عرفانی این سرزمین را تحت تاثیر خویش قرار داده است. داستان حضرت خضر - علیه السلام یکی از این داستانهاست که تقریبا همه بزرگان ادب و عرفان در آثار خویش، با توجه به شیوه فکری، و مذهب خاص خود، به نحوی از آن بهره جسته اند. برخی مثل شاعران مداح به صورت روایی از آن استفاده کردهاند، آنها در تایید قصاید مدحی خود، از خداوند برای ممدوح مورد نظر، عمری به درازای عمر خضر (ع) خواستهاند. همچنین از نخستین جلوههای تصوف و عرفان در ادبیات فارسی حضور خضر را در کنار مشایخ صفویه شاهدیم. داستان خضرو موسی علیه السلام در ادبیات عرفانی جایگاه خاصی دارد. مشایخ صوفیه وقتی به بیان اهمیت پیر و مراد می پردازند اشاره ای هم به این داستان می کنند؛ چه، خضر مظهر انسان کامل است و از نظر عرفا نمودار عشق و جاودانگی، پیری دانا و راهنمایی صبور است. شیخ آذری نیز در اشعارش و بخصوص در غزلیات عارفانه خود بارها از خضر سخن رانده و حیات جاویدان و راهبری او را بیان نموده است. در این پژوهش سعی شده ضمن آشنایی مختصر با خضر و حضور او در اشعار عرفانی موضوعات مربوط به خضر و نحوه حضور او در شعر شیخ آذری، بررسی شود و نگاه عارفانه شیخ به این موضوع بیشتر روشن گردد
ترجمه
پديدآور
طاهره میرزایی
عنوان قراردادی
عنوان قراردادي
سیمای خضر در آیینه اشعار شیخ آذری
عنوان روی جلد
اطلاعات گونه گون
موج دریای معرفت
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )