شناسایی پروتئین های ایمنوژنیک بزاق پشه خاکی فلبتوموس سرژنتی و ارزیابی نقش حفاظتی آن بر علیه عفونت لیشمانیا تروپیکا در مدل موشی BALB/c
نام عام مواد
[پایان نامه]
نام نخستين پديدآور
الهام غلامی
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
تاریخ نشرو بخش و غیره
۱۳۹۷
مشخصات ظاهری
نام خاص و کميت اثر
۲۸۱ص.
ساير جزييات
جدول نمودار
مواد همراه اثر
سی دی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
دکتری تخصصی(PHD)
نظم درجات
بیوتکنولوژي پزشکی
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
بيماري ليشمانيوز يک بيماری مشترک بین انسان و حیوان است که توسط نیش پشه خاکی آلوده به انسان منتقل می شود. پشه خاکی آلوده در طی خونخواری از میزبان، انگل لیشمانیا را در حضور بزاق خود به پوست میزبان منتقل می کند. در ایران لیشمانیوز پوستی (CL) بوسیله Leishmania (L.) major و L. tropica ایجاد می شود که به طور عمده به ترتیب توسط پشه خاکی Phlebotomus (Ph.) papatasi و ph. sergenti به انسان منتقل می شوند. مطالعات قبلی نشان داده است که موش هایی که با غده بزاقی هموژن شده (SGH) پشه خاکی Ph. papatasi ایمن شده بودند و یا در معرض گزش پشه خاکی غیر آلوده قرار گرفته بودند، در برابر عفونت با L. major محافظت می شوند. در تحقیق پیش رو، اثرات ایمن سازی با غده بزاقی هموژنایز شده پشه خاکی Ph. sergenti (SGHs) و یا پلاسمید کد کننده پروتئین بزاق پشه خاکی Ph. sergenti پاسخ ایمنی سلولی از نوع Th1 بر روی حفاظت از موش BALB/c علیه عفونت با لیشمانیا تروپیکا به همراه SGHs مورد بررسی قرار گرفته است. موش های BALB/c ایمن سازی شده با SGHs واکنش آنتی بادی اختصاصی علیه بزاق را نشان دادند اما در این گروه پاسخ DTH مشاهده نشد. پس از ایمن سازی موش ها با DNA کد کننده 14 پروتئین بزاق پشه خاکی Ph. sergenti، مشخص شد که پروتئین PsSP9 دارای پاسخ بالای DTH به همراه نسبت بیان بالای IFN-γ به IL-5 در غده لنفاوی و عدم پاسخ آنتی بادی علیه بزاق می باشد. پس از آن، حیوانات به صورت درون درمی با L. tropica به همراه SGHs در گوش آلوده شدند. ایمن سازی موش ها با کل پروتئین های بزاق پشه خاکی (SGHs) تأثیر حفاظت بخشی علیه عفونت ایجاد نکردند که با عدم وجود اختلاف معنی داری در میزان بار انگل در گوش موش های ایمن شده در مقایسه با گروه های کنترل نشان داده شد. با این حال، موش های ایمن شده با DNA کد کننده پروتئین PsSP9 نشان داد که ضخامت گوش و ضایعات گوش در طول عفونت به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل پلاسمید کاهش یافته و همچنین میزان بار انگلی در گوش، در زمان یک و دو ماه پس از عفونت به طور قابل توجهی کاهش یافته است. این حفاظت با افزایش قابل توجهی در نسبت بیان IFN-γ به IL-5 در غده لنفاوی در زمان دو ماه پس از عفونت ارتباط دارد. القاء IFN-γ پس از قرار گرفتن در معرض SGHs در محل تلقیح L. tropica ممکن است در حفاظت ارائه شده در موش های مورد آزمایش به طور مستقیم از طریق کشتن انگل و یا تسریع القاء پاسخ ایمنی Th1 علیه لیشمانیا مؤثر باشد .برای اولین بار، این مطالعه نشان داد در حالی که ایمنی به کل پروتئین های بزاق پشه خاکی (SGHs) پاسخ ایمنی محافظت بخش علیه عفونت با L. tropica ایجاد نمی کند، ولی ایمن سازی با DNA کد کننده پروتئین PsSP9 به عنوان یک عضو از خانواده پروتئینی PpSP15 می توانند اثر حفافظت بخشی علیه عفونت با L. tropica به همرا SGHs ایجاد کند. همچنین نشان می دهد که این خانواده پروتئینی در گونه های مختلف Ph. sergenti، Ph. duboscqi و Ph. papatasi ممکن است خواص ایمن زایی و محافظت بخشی مشابهی علیه عفونت با لیشمانیا ایجاد کنند. این یافته ها ایده استفاده از اجزای پروتئینی بزاق پشه خاکی را در رویکردهای واکسیناسیون برای بیماری های ناشی از پاتوژن های منتقله توسط پشه خاکی فراهم می کند.
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
موضوع مستند نشده
DNA Vaccination
موضوع مستند نشده
Phlebotomus sergenti
موضوع مستند نشده
sand fly salivary gland
موضوع مستند نشده
Leishmania tropica
موضوع مستند نشده
DTH
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )