تصرف ولایات شمالی ایران، یعنی گرگان، طبرستان و دیلم بسیار مشکلتر از تسخیر سایر نقاط این سرزمین بود و کوههای صعب العبور این مناطق برای ساکنان آن، حکم قلعه طبیعی مستحکمی را داشت. به علت همین شرایط جغرافیایی مساعد منطقه، ولایات ساحلی دریای خزر پناهگاهی امن برای مدعیان و مخالفان خلافت عباسی بوده است. تنها گروه مسلمانی که توانست در این ناحیه نفوذ کند سادات علوی بود که در زمان خلافت متوکل (232-247ه ق) و مستعین (248-251 ه ق) به علت آزار دیدن از آن دو خلیفه، نا چار به نواحی کوهستانی طبرستان و دیلم پناه برد و سرانجام حکومت آن سامان را به دست گرفت. دولت وقت عباسی که هر ساله چندین بار به عناوین مختلف از اهالی طبرستان مالیات میگرفت، شورش دستهجمعی مردمان آن نواحی را برانگیخت و آنان تنها راه رهایی خود را از آن زندگی مذلتآور، همدستی و هماهنگی با علویانی که علم مخالفت و دشمنی بر ضد خلفای عباسی افراشته بودند یافتند.برای رسیدن به آن هدف به یکی از نوادگان علی بن ابی طالب (علیه السلام) به نام حسن بن زید که در ری ساکن بود گرویدند و او را به طبرستان دعوت نمودند. حسن بن زید هم دعوت آنان را پذیرفت و اهالی آن دیار با او بیعت کردند. دیری نگذشت که سلسلهای از سادات علوی (250-316ه.ق)در طبرستان تأسیس شد که مؤسس آن حسن بن زید علوی (250-270ه.ق) ملقب به داعی کبیر بود. در این مقاله علاوه بر سیر تاریخی گسترش و نفوذ علویان در منطقه طبرستان یا مازندران، به تفکیک به علل و انگیزههای روی آوردن علویان به این منطقه نیز پرداخته میشود. بعد از شهادت امام رضا (علیه السلام) آنان برای فرار از دست مأموران خلیفه به نواحی کوهستانی طبرستان و دیلم پناه بردند و از طرف دیگر به سبب بد رفتاری متوکل، خلیفه عباسی، با آل علی، عده زیادی از آنها نیز به نواحی مختلف ایران از جمله طبرستان گریختند و در این نقاط به دعوت مردم علیه خلفای عباسی پرداختند. در زمان تیموریان، طبرستان زیر قلمرو متصرفات تیمور درآمد و در زمان شاهرخ (807-850ه.ق) سادات مرعشی (سلسلهای از سادات که نسبت خود را به سیدعلی مرعشی، نواده امام زین العابیدن (علیه السلام) میرساندند به عنوان امیران تاجگذار در این نواحی سلطنت کردند و بالاخره در زمان شاه عباس اول بود که به طور کلی قدرت سادات مرعشی و بازماندگانش از بین رفت. گرچه تشیع مراتب فوق مختلف زیدی، امامی و غیره داشته است اما در حقیقت پایه اول تشیع همان دوستی اهل بیت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) است که در میان همه آنها مشترک است و اگر در این دوستی در مسیر منطقی خود سیر کند تا حد ولایت و اطاعت پیش خواهد رفت و حتی گاهی به افراط نیز کشیده خواهد شد و به حد اعتقاد غلو آمیز غلات درباره ائمه اطهار(علیهم السلام) میرسد. در حالی که تکیه پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نیز همچون قرآن بر«مودة ذویالقربی»، یعنی دوستی خویشاوندان آن حضرت برای ارجاع دادن به آنها است اما به هر صورت همچنین محبت پایه و اساس تشیع بوده و به همین دلیل موجب آن گردیده است تا انسانهای عاقل بتدریج اقوال عترت را بر اقوال دیگران مقدم بشمارند."
قطعه
عنوان
تحقیقات اسلامی
شماره جلد
،سال چهاردهم، شماره ۱و۲و سال پانزدهم - شماره 1 ISC (۱۴ صفحه - از ۲۵۱ تا ۲۶۴)