ابو محمد غزالی در مقام ثبوت به وجود عقل اعتراف می کند و به بیان خصوصیات و ویژگی های آن همت می گمارد اما در مقام اثبات و کارکرد، چندان نقشی برای عقل به طور مستقل از وحی قائل نیست. و به لزوم تبعیت عقل از وحی رای می دهد. وی قلمرو گستردةعقل را بسیار محدودتر از وحی می داند و وحی را بر جایگهی برتر و الاتر از عقل می نشاند که عقل از درک آن عاجز است. طریق شناخت مابعدالطبیعه برای عقل مسدود نیست اما یافتن آن توسط عقل بسیار مشکل است و براهین یقینی در این زمینه نادر است که تعداد معدودی می توانند به آن دست یابند. او نافی عقل نیست بلکه ناقد عقل است و این نقد او به عقل نظری مربوط می شود چرا که عقل عملی، خود در اختیار وحی قرار دارد. وی تاکیدات وحی بر عقل و تعقل را، به وجود عقل، عقل عملی و عقل نظری تابع وحی و تفکر در مخلوقات خداوند متعال، تفکر در اعمال خویش و ثمرة آن در آخرت توجیه و تفسیر می نماید.روش تدوین این رساله روش کتابخانه ای و شیوة کار، توصیف با تکیه بر تحلیل محتوا و نقد و بررسی می باشد.