جان رالز، فیلسوف معاصر آمریکایی، عنوان «اعتبارگرایی» را برای دیدگاه خود در فلسفه اخلاق و فلسفه سیاست برگزیده است. اساس دیدگاه او همان نظریه قرارداد اجتماعی است که پیش از وی توسط لاک و کانت مطرح شده است. او این دیدگاه را با شرط انصاف و بی طرفی تکمیل می کند که با جهل نسبت به موقعیت خود (پرده جهل) در وضعیت نخستین مشخص می گردد. دیدگاه رالز در این زمینه با توجه به مخالفت با شهودگرایی و سودگرایی، نوعی نظریه غیر واقع گرا خواهد بود که به جدایی میان علم و اخلاق معتقد است و عینیت گزاره های اخلاقی را به معقول بودن آنها تعریف نموده، صحت آنها را به اعتبار آن ها بر اساس رویه ای بی طرفانه و مناسب معرفی می کند. نظریه ادراکات اعتباری که توسط علامه طباطبایی مطرح شده است، موافقت ها، مخالفت ها و برداشت های مختلفی را در پی داشته، اما به عقیده بسیاری، دیدگاهی بدیع و اثر بخش در فلسفه اسلامی است. مطابق با این نظریه بسیاری از علوم و تصدیقات و از جمله مفاهیم حسن و قبح و عدالت، اعتباری هستند. هدف این مقاله، آن است که ضمن گزارش بعضی از ابعاد این دو نظریه، به تحلیل و مقایسه ای میان آن ها دست زند و بعضی نتایج مشابه و متفاوت آن را در مقوله های غیر واقع گرایی، عینیت، ملاک توجیه و جدایی علم و اخلاق بررسی کند.
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
عنصر شناسه ای
ادراکات اعتباری;علامه طباطبایی;جان رالز;اعتبارگرایی;عدالت;حسن و قبح;