امروزه نظریه تعارض ضروری تئوری روابط بین الملل با هنجارهای دینی با چالش های عمیقی مواجه است. علاوه بر آن، به منظور بهره گیری از ظرفیت های ادیان برای جبران کاستی های روند اصلی تئوری روابط بین الملل تلاش های جدیدی شده است. این مقاله در پی شناسایی زمینه های طرح تئوری دینی روابط بین الملل است. فرضیه ما این است که دین می تواند به مثابه بستری مهم برای طرح تئوری های هنجارگرا در روابط بین الملل عمل کند. در این چهارچوب، استدلال شده است که تصور جدایی ناگزیر دین از عرصه نظری روابط بین الملل ریشه در نگاه مضیق و تقلیل گرایانه به چیستی و کارکرد تئوری دارد. بر این اساس، لازم است در ماهیت و کارکرد تئوری روابط بین الملل بازبینی شود تا بتوان از ظرفیت ها و قابلیت های دین برای طرح تئوری دینی روابط بین الملل بهره گرفت. در این مقاله از اسلام به مثابه دینی یاد می شود که به واسطه ظرفیت های بیشتر هنجارسازی در عرصه های گوناگون حیات اجتماعی از زمینه و بستر مناسبی برای پردازش تئوری های هنجاری در عرصه روابط بین الملل و سیاست خارجی برخوردار است.
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
عنصر شناسه ای
دین;پوزیتیویسم;تئوری;اخلاق;روابط بین الملل مدرن;دولت - ملت;هنجارگرایی;اسلام;تجربه گرایی;عدالت;