نیست بر لوح دلم جز الف قامت یارچه کنم حرف دگر یاد نداد استادمحضور اندیشه فطری توحید در دوره عتیق هند و ایرانی، از روی مدارک مکتوب (ریگ ودا و یشت های قدیم اوستا) به خوبی قابل اثبات است، توحید را به تبع سید حیدر آملی، به دو قسم الوهی و وجودی (یا به عبارت دیگر، دو قسم ظاهری و باطنی) تقسیم می توان کرد. به علاوه، از تعبیر توحید شهودی یا وحده الشهود نیز غافل نباید بود.نسبت دادن پولی تئیسم (مذهب شرک) و یا حتی هنوتئیسم (توحید نوبتی) به مردم هند و ایران در عهد باستان، نسبتی است باطل. در سنت یزدانی، اندیشه حضور ذات یگانه ای مطرح است که آن ذات در جلوه های بسیار و اسم های بی شمار، پدیدار آمده است.در بخش دیگر، بر اساس تطبیق های ملهم از دیدگاه جاویدان خرد، به تطور اسم های دوگانه «ورونه- میتره» در ودا و «اهوره- میثره» در تعلیم کیومرثی، به دو اسم اهوره- مزدا در تعلیم زردشتی اشاره شده است. خداوند «بخشاینده- مهربان» تعبیری شگرف از عارفی راز آشنا چون سلمان فارسی است.