بررسی ارزش و جایگاه توکل و آثار و پیامدهای آن در زندگی انسانها از دیدگاه قرآن
نام عام مواد
[پایاننامه]
نام نخستين پديدآور
/افسانه نظری
نام ساير پديدآوران
؛استاد راهنما: اصغر هادوی
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران
تاریخ نشرو بخش و غیره
، ۱۳۸۴
مشخصات ظاهری
نام خاص و کميت اثر
م، ۱۲۵ ص
یادداشتهای مربوط به نشر، بخش و غیره
متن يادداشت
چاپی
یادداشتهای مربوط به کتابنامه ، واژه نامه و نمایه های داخل اثر
متن يادداشت
کتابنامه:۱۲۵ - ۱۲۱ ؛ همچنین به صورت زیرنویس
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی ارشد
کسي که مدرک را اعطا کرده
، حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
توکل از ماده(وکل)به معنای عجز و ناتوانی و اعتماد کردن بر غیر می باشد ،و توکل به خداوند یعنی نا امیدی و بریدن از همه چیز غیر خداست و تنها اعتماد و تکیه به آنچه نزد خداوند است،می باشد ، توکل به خدا یکی از مفاهیم بنیادی در اخلاق و معارف اسلامی است که مانند دیگر مفاهیم اخلاقی تعاریف متعددی برای آن ارائه شده است که علی رغم تفاوتها ی آن وجوه اشتراک زیادی در آن وجود دارد، آنچه از تمام این تعاریف فهمیده می شود این است که توکل، توجه انسان به خداوند می باشد،اعتقاد به تصرف حکیمانه خداوند در تدابیر امور و اطمینان به لطف مستمر خداوند در هدایت و راهنمایی بشر و اعتقاد به اینکه اسباب و علل در جهان با خواست و مشیت الهی اثر گذار می باشد،پس نتیجه تمام اعتقادات و توجهات آن است که انسان علاوه بر تلاش و کوشش و استفاده درست از اسباب و وسایل که مخلوق خداوند هستند نتیجه کار را به خدا واگذارد و تنها به او تکیه نماید. توکل در قرآن از جمله مباحثی است که علی رغم اهمیت آن کمتر به آن اهتمام فراوان داشته و انبیا و انسان ها را به آن امر دعوت می فرماید که مهمتربن علت این اهتمام به موضوع توکل در انسان از همان آغاز با آزمایش وخطا و اشتباه نشود و تکیه گاه غیر واقعی و متزلزل را با تکیه گاه اصلی اشتباه نگیرد قرآن به عنوان چراغ هدایت بشر او را راهنمایی می کند و به او می فهماند که تکیه گاه اصلی خداوند است و به معنای حقیقی باید به او امید داشت. خداوند در قرآن بارها بندگان را امر به توکل می نماید و آن را نشانه ایمان و یقین و اسلام واقعی میداند و بدون آن نمی تواند ادعا کرد که در مسیر حق قرار داریم و در عبودیت خود پایدار و صادق میباشیم.توکل و اعتماد تنها با چهار رکن میسر و ممکن خواهد شد که عبارتند از.1: عالم بودن وکیل به احتیاج موکل.2 جاودانی بودن حیات وکیل.3 قادر بودن در رفع نیاز موکل.4 وجود و رحمت وکیل نسبت به وکیل خود ،که این چهار رکن در قادر متعال ذو عالم مطلق میسر و ممکن است ،پس خداوند عالم،قادر،رحمان،رحیم،ابدی و ازلی است و غیر او هیچ وجودی شایسته، توکل و اعتماد نمی باشد ،لذا هر قدر انسان نسبت به این ارکان معرفت پیدا کند ،توکل او حقیقی تر خواهد بود و اختلاف درجات انسانها بر اساس توکل به خاطر اختلاف به ارکان توکل است،بنابر این آنانکه به این4 رکن معرفت ندارد نمی توانند متوکلین حقیقی باشند، اگر چه به ظاهر خود را متوکل بدانند،آنها متوکلین ظاهری هستند،متوکلین حقیقی عده قلیلی هستند که علاوه بر اینکه نسبت به این چهار رکن معرفت دارند راضی به قضای الهی نیز می باشند.مصادیق توکل در قرآن فراوان است و این بدان علت است که خداوند خواسته است به انسانها بفهماند در تمام شئونات زندگی باید به خدا توکل نمود،لذا توکل در جهاد، صلح، تبلیغ، عهد و پیمان، تکوین، تشریع و ...را به عنوان مهمترین مصادیق در قرآن آورده است.برای اینکه انسانها الگوهای مناسبی داشته باشند انبیا به عنوان بارزترین اسطورههای توکل و چراغ هدایت بشر معرفی شدهاند، در قرآن کریم علاوه بر انبیا دیگر حضرت ابراهیم(ع)مهمترین و بارزترین اسطوره توکل است.در قرآن کریم علاوه بر ذکر الگوها و مصادیق در زمینه توکل به آثار توکل اشاره شده است تا انسانها بدانند که در اثر توکل چه آثار و برکاتی در زندگی دنیوی و اخروی آنها ظاهر خواهد شد مهمترین این آثار :عدم تسلط شیطان بر انسان متوکل، شجاعت، عزت نفس و بی نیازی از مخلوقات خداوند در ضعفها و بیماریهای اخلاقی و کسب امدادهای غیبی و الطاف خداوند و خیر جاوید آخرت و از آنها بالاتر محبوب درگاه الهی شدن میباشد .همانطور که خداوند در آیه159 سوره جاوید آخرت و از آنها بالاتر محبوب درگاه الهی شدن در آل عمران می فرماید"ان الله یحب المتوکلین"برای توکل نیز مانند مفاهیم اخلاقی آسیبها و موانعی وجود دارد که قرآن انسانها را نسبت به این آسیبها هشدار می دهد که هر اندازه از این آسیبها و موانع به دور باشیم توکل حقیقی و سالم تری خواهیم داشت، مهمترین آسیبها عبارتند از:امیدوار بودن به غیر خداوند، تنبلی و تن پروری، فال بد زدن و جزع و فزع نمودن است، اعتماد به نفس نیز اگر به معنای کبر و غرور باشد که انسان فکر کند در این دنیا فقط با نیرو و توان خود قدرت پیشبرد و انجام کارها را دارد، از یاد خدا غافل شود و خود را مستقل در تاثیر بداند مهمترین آسیب و مانع توکل به حساب خواهد آمد.حال، بعد از اینکه فهمیدیم توکل حقیقی یعنی چه ؟و چرا قرآن به آن اهمیت داده است و آثار و آسیبهای آن را شناختیم، باید با راههای توکل به خداوند نیز آشنا شویم، آنچه از خلال آیات و راویات در این زمینه بدست می آید این است که انسان در زمینه توکل نیز باید از خود خداوند متعال استمداد و یاری بخواهد، پس اولین راه توکل به خدا، دعا و استمداد از خداوند متعال می باشد .بعد از دعا و استمداد، صبر مهمترین راه توکل به خدا خواهد بود، چرا که انسان در اعتماد و توکل به خداوند باید صبور و بردبار باشد و برای رسیدن به کمال و ترقی صبر صفت آغازین و توکل صفت پایانی و نتیجه ای است .بعد از دعا و صبر انسان متوکل باید تلاش و کوشش خود را برای برداشتن موانع بکار گیرد، زیرا تنبلی و سستی به معنای توکل نیست و از موانع حصول توکل به شمار می آید، از دیگر راههای توکل به خداوند، توسل به اسباب و عللی است که خداوند در اختیار ما قرار داده است که توسل ما به اهل بیت(ع)در همین زمینه می گنجد.اما آنچه فرا سوی ما در زمینه توکل می باشد تفویض خواهد بود که نقطه کمال و صعود توکل به خداوند می باشد.تفویض مرحله بالاتر از توکل می باشد و برای اینکه ما توکل حقیقی داشته باشیم به آن نیاز خواهیم داشت و باید بعد از تکیه و اعتماد به خداوند کار را به خداوند تفویض نمود و راضی به قضای الهی باشیم زیرا در غیر این صورت نه توکل ما به تکامل و نتیجه خواهیم رسید و نه ما به خیر و راه نجات دست پیدا خواهیم کرد.در خاتمه آن چه لازم به ذکر است، این است که گر چه دانش و آگاهی حقیر، بسیار بی مقدار و قاصر بود تا بتواند اهمیت توکل را به رشته تحریر در آورد اما منبع غنی و نشات گرفته از وجود لایزال الهی باعث پر مغز شدن این تحقیق گردیده که توصیف آن در این چند سطر و صفحات نمی گنجد بنابراین مشتاقان و تشنگان معرفت الهی را توصیه می کنم به مطالعه اوراق تحقیق که این چند گفتار نمی بود از دریای معرفت توکل که از باب تیمن و تبرک خدمتتان تقدیم گردید.
اصطلاحهای موضوعی کنترل نشده
اصطلاح موضوعی
توکل -- جنبههای قرآنی
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )