مولف از شعرای نیمه دوم ق ۱۳ق. بوده و معاصر وی در فارسنامه ناصری، گ ۲ ص ۱۳۰ و آثار عجم ص ۵۶۰ و طرائق الحقائق، ۳/ ۱۱۲ او را نام بردهاند و در فارسنامه ناصری غزلی با این مطلع:
متن يادداشت
آنکه دل برد زمن آفت جان خواهد شد/ آفت جان من این جان جهان خواهد شد
متن يادداشت
از او نقل گردیده و در دو کتاب دیگر فقط دو بیت اول این غزل نقل شده و همه گویند در هزار و دویست و هشتاد و اندی وفات یافته و دیوانی داشته است ولی از این مثنوی وی چیزی ننگاشتهاند.
متن يادداشت
در پایان این مثنوی این عبارت نگارش یافته: «حرره فی شهر محرم الحرام سنه سبعه (کذا) و سبعین و ماتین بعد الف (کذا) راقمه قائله صابر غفر له».
متن يادداشت
بنابراین جای شک نمیماند که این داستان و مثنوی از صابر تخلصی است که در نیمه دوم ق ۱۳ق. زندگانی مینموده و در تذکرهها جز آقا مهدی یا محمدمهدی شیرازی بدین تخلص شاعری را نیافتم.
یادداشتهای مربوط به مشخصات ظاهری اثر
مشخصات ظاهری
نوع خط:
مشخصات ظاهری
تصاویر:
مشخصات ظاهری
نوع کاغذ:
مشخصات ظاهری
تزئینات جلد:
متن يادداشت
نستعلیق خوب.
متن يادداشت
درون جلد صفحه نقاشی بسیار ظریفی که گل و بلبل و پروانه را بر آن ترسیم نمودهاند چسبانیده شده و در ذیل آن نوشته: این مرغ ز دست داوری پریده است ۱۲۸۱. و داوری پسر وصال است و در ۱۲۸۴ق. جهان را بدرود گفته و در آثار عجم (ص ۳۵۹) است که از نقاشی نصیبی داشته. به قرینهای تصور میکنم که خود شاعر صفحه نخستین نسخه را تجدید نموده و سه بیت بر آنچه در آغاز بوده افزوده است.
متن يادداشت
فرنگی.
متن يادداشت
مقوایی.
یادداشتهای مربوط به نسخه موجود
خصوصیات نسخه موجود
1
متن يادداشت
سراینده در ۱۲۷۷ق. نوشته و در پایان صفحه ۲۱ بدان تصریح نموده و پس از اتمام این داستان غزلیاتی از جامی نگاشته (ص ۲۲-۳۴) بر ورقی که پیش از برگ نخستین نسخه میباشد نویسندهای گوینده این داستان را صابر بن وصال معرفی کرده و مسلما غلط است و بدین نام و تخلص وصال پسری ندارد.
یادداشت های مربوط به نسخه اصلی
متن يادداشت
ماخذ فهرست: مجلد دوم، صفحه ۱۶۲۰-۱۶۲۱.
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
در آغاز و انجام این کتاب تذکر داده که وحشی این داستان را ناتمام گذارده و به سرای دیگر شتافت، وصال به اتمام آن پرداخت، وی نیز موفق به اتمام داستان نشد، من بر آن شدم که آن را به پایان آورم.
متن يادداشت
ما در اینجا چند بیت که داستان بدان آغاز و انجام یافته و در این معنی سروده شده برای نشان دادن نمونهای از زادگان طبع این شاعر میآوریم:
متن يادداشت
به نام خالق پیدا و پنهان/ که پیدا و نهان داند به یکسان
متن يادداشت
در گنج سخن را میکنم باز/ جهان پرسازم از درهای ممتاز
متن يادداشت
حدیثی را که وحشی کرده عنوان/ وصالش نیز ناورده به پایان
متن يادداشت
به توفیق خداوند یگانه/ بپایان آرم آن شیرین فسانه
متن يادداشت
که کس انجام آن نشنید از کس/ که در ضمن سخن گفتندشان بس
متن يادداشت
خمش کن صابرا زین گفت پر پیچ/ که دنیا نیست غیر از هیچ در هیچ
متن يادداشت
زبان زین گفتگو بربند یکچند/ که طوطی از زبان ماند است دربند
متن يادداشت
وصال و وحشی این افسانه خواندند/ بپایان نامده دامان فشاندند
متن يادداشت
تو هم رمزی ازین افسانه گفتی/ که اندر خواب دیدی یا شنفتی
متن يادداشت
جهان گوئی همه خواب و خیال است/ خیال و خواب اگر نبود چه حال است
متن يادداشت
دلم از معنی این قال خونست/ که در آخر ندانم حال چونست
متن يادداشت
بود خواب و خیال این خواری ما/ پس از مردن بود بیداری ما