یکی از مباحث مهم علوم قرآنی، بحث قرائات و تواتر آن است. اهمیت این بحث از آنروست که قائلان به تواتر قرائات با استشهاد به لزوم تواتر قرآن، لازم میدانند قرائات نیز همچون متن قرآن دارای تواتر باشد؛ زیرا تحقق تواتر متن قرآن تنها از راه تواتر قرائات ممکن است. آنها ادلّهای نیز بر اثبات تواتر قرائات اقامه کردهاند، لکن این ادلّه معتبر نیست و پیشفرض قائلان آن نیز که بر اتحاد قرآن و قرائات است، مخدوش است؛ از اینرو، میتوان گفت دلیل معتبری بر تواتر قرائات اقامه نشده است. با بررسی تاریخچه طرح این اصطلاح در کتب علوم قرآنی و کتب اصولی، چنین به دست میآید که انگاره تواتر قرائات از سوی متأخران از دانشمندان اهل سنت مطرح گشته است و آنچه به درستی در عبارات پیشینیان به چشم میخورد، اصطلاح شهرت قرائات است. تفاوت شهرت قرائات با تواتر قرائات در آن است که تواتر مصطلح، به معنای متواتر بودن سند قرائات تا پیامبر اکرم است، ولی قرائت مشهور به قرائتی گفته میشود که در میان عامه مردم مقبول واقع شده و مردم آن را از نسلی به نسل دیگر منتقل کرده باشند، و این قرائت طبق نظر صحیح، همان قرائت عاصم به روایت حفص است.