بررسی انتقادی حقوق اختصاصی زوجین در اسناد بین المللی حقوق بشر بر مبنای فقه امامیه
طاهر حسینی چوبقلو
الهیات و علوم انسانی
۱۴۰۰
۱۱۸ص.
سی دی
کارشناسی ارشد
فقه و مبانی حقوق اسلامی
۱۴۰۰/۰۶/۲۸
خانواده اولین و مهمترین نهاد اجتماعی است که همواره بخش قابل توجهی از اشتغالات فکری انسان را تشکیل می دهد، دین مبین اسلام خانواده را مهمترین وسیله جهت اصلاح جامعه معرفی می کند. بنابراین استحکام هرچه بیشتر این نهاد مقدس امری لازم و ضروری است و این امر مهم تنها با تلاش رکن اصلی این نهاد یعنی همان زن و شوهر به دست می آید. دین اسلام حقوق اختصاصی متناسب با توانایی زوجین و ساختار جسمانی و روحی آنها معین نمود است و زن و شوهر را موظّف به رعایت آنها کرده است، که سلامت و پایداری خانواده درگرو رعایت این حقوق است. این حقوق به حقوق اختصاصی مرد در خانواده و حقوق اختصاصی زن در خانواده تقسیم می شوند. حقوق اختصاصی مرد در خانواده عبارتنداز: حق طلاق، حق ریاست بر خانواده، حق انتخاب مسکن، حق منع زوجه از اشتغال منافی با عفت، حق تعدد زوجات و حق بهره وری جنسی. حقوق اختصاصی زن در خانواده عبارتند از: حق برخورداری از مهریه، حق نفقه، حق حبس، حق قَسْم و حق تصرف زوجه در دارائی خود. ولی اسناد بین المللی حقوق بشر، خواستار برقراری تساوی بین زن و مرد در همه ی حقوق و تکالیفشان است و به تفاوت های جسمی و روحی بین زن و مرد که باعث تفاوت در حقوق و تکالیفشان می شود توجهی نکرده است و این امر با فقه امامیه در تعارض کامل قرار دارد. مهمترین سوالی که در این پژوهش مطرح می شود این است که براساس فقه امامیه چه انتقادی بر حقوق اختصاصی زوجین در اسناد بین المللی حقوق بشر وارد است؟ با توجه به پژوهش، این فرضیه مطرح و اثبات شد که در اسناد بین المللی، زوجین در تمامی حقوق و تکالیف مربوط به خانواده مساوی بوده و بیشتر بر تساوی جنسیتی تأکید دارد که این مورد از نظر فقه امامیه می تواند مورد نقد قرار گیرد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی سعی در بررسی و نقد حقوق اختصاصی زوجین در اسناد بین المللی حقوق بشر بر مبنای فقه امامیه را دارد.
The family is the first and most important social institution that constitutes a significant part of human intellectual activities. The religion of Islam introduces the family as the weightiest tool for reforming society. Therefore, strengthening this sacred institution is required and essential. And it is achievable only with the efforts of the main pillars of this institution, namely the couple.Islam has determined specific rights commensurate with the ability of the couple and their physical and mental structure, and it has obliged the husband and wife to observe them, and the health and stability of the family depend on the observance of these rights. Islam has divided these rights into the exclusive rights of men and the exclusive rights of women in the family. The man's exclusive rights in the family are the right to divorce, the right to head the family, the right to choose abode, the right to refrain his wife from employment contrary to chastity, the right to polygamy, and the right to sexual productivity. The right to have a dowry, alimony, the right to lien, swear, and escheat possession of a spouse's property is a woman's exclusive right in the family. However, international human rights instruments call for equality between men and women in all their rights and duties. And they do not care about the physical and mental differences between men and women that cause differences in their rights and responsibilities. And this is in line with Imami jurisprudence. It is an incomplete conflict.The most substantial question in this research is that according to Imami jurisprudence, what is the criticism of the exclusive rights of couples in international human rights instruments? According to the study, this hypothesis was raised and proved that in international documents, husband and wife are equal in all rights and duties related to the family. And it emphasizes more on gender equality, which can be criticized from the point of view of Imami jurisprudence. This descriptive-analytical study tries to study and critique the exclusive rights of couples in international human rights documents based on Imami jurisprudence
Cirtical Review of couples Rights International Human Rights Documents Based on Imamieh Jurisprudence