تبریز: دانشگاه تبریز، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، گروه فلسفه
۱۰۶ص
چاپی
کارشناسی ارشد
ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، گروه فلسفه
تبریز: دانشگاه تبریز، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، گروه فلسفه
کانت اصول موضوعه عقل عملی را در سه موضوع نفس، جهان و خدا مطرح می کند .او از جاودانگی نفس پلی به اثبات وجود خدا می زند و براهینی را که از قبل در مورد اثبات وجود خدا مطرح شده بود، مورد انتقاد قرار میدهد و از طریق عقل عملی راهی برای اثبات وجود خدا باز و برهان اخلاقی را اقامه میکند.از نظر کانت انواع متعدد باور و اعتقاد دینی وجود دارد اما دین حقیقی یکی بیشتر نیست و آن دین اخلاقی ناب و مسیحیت تنها دین اخلاقی ناب است .کانت دین را همان قانون درونی ما میداند که بر قانونگذار فوق ما تأکید دارد .قانون درونی ما همان وجدان است بنابراین میتوانیم عتاب و خطاب وجدان را نشانه حضور خداوند در دل خود بدانیم .خداوندی که کرسی قضاوتاش را فوق ما مستقر ساخته و نیز سکوی داوری وجدان در درون ما قرار داده است.دین بدون وجدان اخلاقی چیزی جز خرافات نیست .کانت دیانت را در محدوده اخلاق و عقل تعبیر و تفسیر میکند و تکالیف انسان را به عنوان اوامر الهی معرفی میکند.از آنجا که این رساله جنبه تجربی، آماری و میدانی ندارد و صرفا نظری است یعنی از نوع کیفی-توصیفی است، از روش اسنادی و کتابخانهای استفاده شده است.در این پایان نامه تلاش شده است تا تصویری روشن از فلسفه دین کانت ارائه شود .از جمله نتایج بدست آمده میتوان به موارد زیر اشاره کرد۱. از دیدگاه کانت دین یهود، اتحادیهای از گروهی از انسانهاست که به منظور تشکیل یک جامعه مشترکالمنافع سیاسی گرد هم آمدهاند .او دین یهود را دین نمیداند و قائل به وحدت ادیان است و دین مسیحی را تنها دین اخلاقی ناب معرفی میکند.۲ کانت با گشودن باب توجیه عملی اقرار به امر متعالی، به گونهای باور و ایمان به امور ورای حسی را تصدیق میکند و در راه محدود ساختن شناخت، راهی برای ایمان باز میکند و به گونهای به تجربه دینی روی میآورد۳- وی تبدیل شأن الهی به شأن انسانی را ارتقا و صعود انسان میداند و از نظر او مقام انسان در این تحول اخلاقی چنان رشد میکند که میتواند به طرح مفهوم الوهیت بپردازد۴- طبیعت انسان از نظر کانت در حالت بالقوه به طور کلی خیر است اما در موقعیت بالفعل فرض شر به طور ذهنی برای هر انسانی ضروری است حتی بهترین انسانها۵- در فلسفه کانت دین از سنخ اخلاق به شمار میآید و دین در محدوده اخلاق معنا پیدا میکند .دین مبتنی بر اخلاق و نیازمند به آن است
Kant introduces postulates of practical reason as : soul, world, God. He uses the eternality of soul as a bridge for proving existence of god and criticizes other arguments about him. Kant moral proof for existent of God different religious belief , but the real religion is one, that is, Christianity, the pure moral religion.For kant, religion is the same as the internal law, that is our conscience. We can know the speech of it as sign of god in our heart, the god that has settled his judgment chair above us and placed one other in our inside. Religion without conscience is nothing except superstition. Kant defined religion in according to morality and reason and introduces human duties as divine orders. In this, treatise we use library method and documentary, because is'nt experimental research. In this treatise tried to present clear picture of kant's philosophy of religion. The results of our research are these:1) According to Kant Judaism is a union of people that constitute a common wealth society. There for he believes the unity of religion and introduces Christianity as only moral religion.2) Kant by the way of practical justification of transcendental being, accept the belief in spiritual and religious experiment.3) According to kant changing from human state to divine state is growing up of humanity and in this moral changing that the accept of it is divinity presented.4) Human's nature potentially is good but actually, the supposition of evil is necessar5) In Kant's philosophy, religion is same of mortality and the based on morality