تاثیر مداخله شناختی مبتني بر تقويت توجه و حافظه كاري بر شواهد رفتاری و عصب شناختی كاركرد هاي شناختي در سالمندان با آسیب شناختی خفیف
نام عام مواد
[پایان نامه]
عنوان اصلي به زبان ديگر
The effects of attention and memory-based cognitive intervention on the behavioral and electrophysiological aspects of cognitive functions of the older adults with mild cognitive impairment
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
علوم توان بخشی و سلامت اجتماعیUniversity of Social Welfare and Rehabilitation
تاریخ نشرو بخش و غیره
۱۴۰۰
مشخصات ظاهری
نام خاص و کميت اثر
۱۷۵ص.
یادداشتهای مربوط به کتابنامه ، واژه نامه و نمایه های داخل اثر
متن يادداشت
پیوست
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
20
نظم درجات
08
زمان اعطا مدرک
۱۴۰۰/۱۱/۲۰
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
Introduction: Mild cognitive impairment (MCI) is the state between normal cognitive aging and dementia and elderly people with mild cognitive impairment are known as the most important people at risk for developing dementia. So, in this study, the effects of attention and working memory-based cognitive intervention on cognitive functions of the elderly with mild cognitive impairment were investigated by using neuropsychological tests to provide behavioral evidence and cognitive event-related potentials to provide neurologic evidence of the intervention.Method: In this study, 30 elderly people with mild cognitive impairment were allocated into intervention and control groups using the balanced blocked randomization method. In the intervention group, after the evaluation session (using cognitive function evaluation tests and recording of Event-Related Potentials) participants were trained using the Attentive Rehabilitation of Attention and Memory app (ARAM) in 12 sessions of 60 minutes twice a week. The control group was on the waiting list and could receive the cognitive intervention after a 3 month follow-up period. The effect of the intervention was evaluated by comparing behavioral and neurological evidence of two groups before and after the intervention. Finally, to evaluate the persistence of the effect of the intervention, a follow-up session was performed 3 months after the second evaluation session.Results: In general, the cognitive intervention was associated with a relative improvement in the attention functions and persistence of this effect in the follow-up period, as well as an improvement in working memory performance. In addition to the relative impact of the intervention on the trained functions, despite the lack of effect on the general cognitive functions, the intervention was associated with a significant improvement in episodic memory and executive (verbal fluency) functions. This effect was maintained after the follow-up period with a slight decrease compared to after the intervention. Despite the overall improvement in brain responses and the improvement in the amplitude of N100 (as the indicators of alerting and orienting networks) and P300 (as the indicator of executive control network) components, Neurological evidence in this study was not statistically significant.Conclusion: Based on the results of the present study, the Cognitive intervention based on enhancing attention and working memory showed evidence of improvement in trained cognitive domains (near transfer) and generalization to untrained cognitive domains (remote transfer). Specifically, this study showed behavioral and neurological evidence of improved inhibitory control skills in the elderly with mild cognitive impairment following the intervention. Thus, people with mild cognitive impairment despite cognitive impairment, retain a certain degree of cognitive flexibility that makes them prone to training. These findings may confirm the clinical application of cognitive training as a secondary prevention tool to improve cognitive function in elderly people at risk for dementia.Keywords: Mild cognitive impairment (MCI), Event-related potentials (ERPs), Cognitive training, Attention, Working memory, Attention networks
متن يادداشت
مقدمه: اختلال شناختی خفیف حالتی بین سالمندی هنجار و دمانس است و سالمندان مبتلا به این اختلال به عنوان مهمترین افراد در معرض خطر برای ابتلا به دمانس شناخته می شوند. بنابراین در این مطالعه اثربخشی مداخله شناختی مبتني بر تقويت توجه و حافظه كاري بر كاركرد هاي شناختي سالمندان با آسیب شناختی خفیف با استفاده از آزمون های نوروسایکولوژیک براي فراهم آوري شواهد رفتاری، و آزمون الکتروفیزیولوژک شامل پتانسیل های شناختی وابسته به رویداد براي فراهم آوري شواهد عصب شناختی بررسی شد.روش: در این مطالعه 30 سالمند مبتلا به اختلال شناختی خفیف با استفاده از روش تخصیص تصادفی بلوکه شده متعادل به دو گروه مداخله و کنترل تخصیص داده شدند. گروه مداخله پس از جلسه ارزیابی (توسط آزمون های ارزیابی کارکرد های شناختی و ثبت پتانسیل های وابسته به رویداد) با استفاده ازنرم افزار توانبخشی توجه و حافظه (آرام) در 12 جلسه 60 دقیقه ای 2 بار درهفته آموزش دیدند. گروه کنترل در لیست انتظار قرار داشتند و در صورت تمایل مداخله شناختی را بعد از دوره 3 ماهه پیگیری دریافت می کردند. تاثیر مداخله با مقایسه پیامدهای رفتاری و عصب شناختی در پیش و پس از دوره مداخله ارزیابی شد و در نهایت ارزیابی میزان ماندگاری تاثیر مداخله، در جلسه پیگیری 3 ماه بعد از جلسه دوم ارزیابی انجام شد.نتایج: در مجموع مداخله شناختی با بهبود نسبی در کارکرد های توجهی و ماندگاری این اثر در دوره پیگیری و همچنین بهبود در کارایی حافظه کاری همراه بود. علاوه بر تاثیر نسبی مداخله برکارکرد های آموزش داده شده با وجود عدم تاثیر برکارکرد های کلی شناخت، مداخله با بهبود قابل ملاحظه درحافظه اپیزودیک و کارکرد های اجرایی (روانی کلامی) همراه بود. بعد از دوره پیگیری نیز این اثر با اندکی کاهش نسبت به بعد از مداخله همچنان حفظ شد. شواهد عصب شناختی در این مطالعه با وجود بهبود کلی در پاسخ های مغزی و بهبود در دامنه موج های 100N (به عنوان شاخص شبکه های هشدار و جهت گیری فضایی) و 300P (به عنوان شاخص کنترل اجرایی)، اما به هرحال تغییرات به لحاظ آماری معنادار به دست نیامد.نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر مداخله مبتنی بر تقویت توجه و حافظه کاری، شواهدی از بهبود حیطه های شناختی آموزش داده شده (انتقال نزدیک) و تعمیم به حیطه های شناختی آموزش ندیده (انتقال دور) نشان داد. به طور خاص این مطالعه شواهدی رفتاری و عصب شناختی از بهبود مهارت های کنترل مهاری در سالمندان مبتلا به آسیب شناختی خفیف به دنبال مداخله نشان داد. بنابراین افراد مبتلا به اختلال شناختی خفیف علیرغم اختلال شناختی، میزان خاصی از انعطافپذیری شناختی را حفظ میکنند که آنها را مستعد آموزش میکند. این یافتهها ممکن است موید کاربرد بالینی تربیت شناختی به عنوان یک ابزار پیشگیری ثانویه برای بهبود عملکرد شناختی در افراد سالمند در معرض خطر ابتلا به دمانس باشد.کلمات کلیدی: اختلال شناختی خفیف، پتانسیل های شناختی وابسته به رویداد، تقویت شناختی، توجه، حافظه کاری، شبکه های توجهی
موضوع (اسم عام یاعبارت اسمی عام)
موضوع مستند نشده
اختلال شناختی خفیف
موضوع مستند نشده
Mild cognitive impairment
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )