مقایسه سبک های دلبستگی و تجارب کودک آزاری در زنان قربانی خشونت خانگی در مقایسه با زنان عادی
نام نخستين پديدآور
سودا قلی پور
وضعیت نشر و پخش و غیره
نام ناشر، پخش کننده و غيره
تبریز
تاریخ نشرو بخش و غیره
۱۴۰۰
مشخصات ظاهری
نام خاص و کميت اثر
۸۰ص
مواد همراه اثر
سی دی
یادداشتهای مربوط به پایان نامه ها
جزئيات پايان نامه و نوع درجه آن
کارشناسی ارشد
نظم درجات
روانشناسی
زمان اعطا مدرک
۱۴۰۰/۰۶/۲۲
یادداشتهای مربوط به خلاصه یا چکیده
متن يادداشت
هدف پژوهش حاضر تعيين ميزان شيوع خشونت خانگی در زنان قربانی خشونت خانگی در مقایسه با زنان عادی و همچنين مقایسه سبکهای دلبستگی و تجارب کودکی، پيش بيني آن از طريق بررسي متغيرهاي تعلق افراد به عامل گروه ها، سبک هاي دلبستگي و تجارب کودک آزاری بود. جامعه پژوهش حاضر شامل زنان قربانی خشونت خانگی و عادی شهرستان هادیشهر واقع در استان آذربایجان شرقی بود. زنان قربانی خشونت خانگی شامل زنانی که در سال 1399 تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور در این شهرستان بودند تعداد آنها طبق آمار سازمان بهزیستی 70 نفر بود. با توجه به روش پژوهش که علی مقایسهای، تعداد افراد هر گروه را 40 نفر در نظر گرفته شد. بنابراین 40 نفر از زنان قربانی خشونت خانگی شهر هادیشهر و 40 نفر از زنان غیر قربانی خشونت خانگی به عنوان نمونه پژوهش در نظر گرفته شد. روش پژوهش حاضر، توصیفی – علی مقایسهای بود. برای آزمون فرضیههایی انتخاب شدند. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامهی بازنگری شدهی مقیاس دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید (RAAS)(1990)، پرسشنامه مقیاس کودک آزاری محمد خانی و همکاران (2003: به نقل از رستمی، سعادتی و قزلسفلو ، 1394) بودند. در پژوهش پس از تکمیل پرسش نامهها توسط شرکت کنندگان از محاسبه میانگین، انحراف استاندارد، آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون T برای گروه های مستقل انجام پذیرفت.یافتهها: تجزیه و تحلیل نشان دهنده تاثیر معنادار متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته بود و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که سبکهای دلبستگی تجارب کودک آزاری تاثیر معناداری بر کاهش خشونت زنان در زنان قربانی دارد. با توجه به شیوه کودک آزاری امروزه به موضوع مهم سبکهای دلبستگی در تجارب اولیه کودک در زنان قربانی خشونت توصیه میگردد.
متن يادداشت
The aim of this study was to determine the prevalence of domestic violence in women victims of domestic violence compared to normal women and also to compare attachment styles and childhood experiences. The present study population included women victims of domestic and ordinary violence in Hadishahr city located in East Azarbaijan province. Women victims of domestic violence, including women who were covered by the Welfare Organization in this city in 1399, according to the statistics of the Welfare Organization, were 70 people. According to the research method, which was comparative, the number of people in each group was considered 40 people. Therefore, 40 women victims of domestic violence in Hadishahr and 40 non-victims of domestic violence were considered as the research sample.The method of the present study was descriptive-comparative. Hypotheses were selected to test. The research instruments included the revised Collins and Reed Adult Attachment Scale (RAAS) (1990), the Child Abuse Scale Questionnaire of Mohammad Khani et al. (2003: cited by Rostami, Saadati and Ghezelsfloo, 2015). In the study, after completing the questionnaires by the participants, the mean calculation, standard deviation, multivariate analysis of variance and t-test were performed for independent groups.Results: The analysis showed a significant effect of independent variables on the dependent variable and the results of data analysis showed that attachment styles of child abuse experiences have a significant effect on reducing violence against women victims. Due to the practice of child abuse today, the important issue of attachment styles in the early experiences of children in women victims of violence is recommended
عنوانهای گونه گون دیگر
عنوان گونه گون
A study of attachment styles and child abuse experiences in women viclence compared to normal women
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )