عدل یکی از مهمترین مسائل کلامی است که از صدر اسلام ، همواره موضوع مورد بحث محافل علمی بوده است .علامه طباطبایی ، با تمسک به تفسیر قرآن به قرآن و از طریق مفاهیم و استدلالات فلسفی ، بحث عدل را چنان تفسیر کرده است که نه محذور جبر اشاعره از آن بر می آید ، و نه تفویض معتزله که توحید افعالی را خدشه دار می سازد - ، از نتایج آن است .همچنین علامه تعریفی غیر از تعریف امامیه ، از عدل ارائه می دهد .علامه معتقد است :فعل خدا بر اساس نظام علی و معلولی است و این چنین فعلی عین عدالت است .لذا عدل الهی آن است که هر چیزی را در مسیر غایی آن که همان باز گشت به آغاز اوست قرار دهد ، بدین ترتیب هر چیزی) معلولی (، با امداد و عطای الهی ، به آغاز) علت (خود ، بازگشت می نماید .لذا هر آنچه از عناوین عدل ، که در دین یا اجتماع مطرح می شود ، از آن جمله :عدل تکوینی ، عدل تشریعی ، عدل جزائی ، عدالت اجتماعی و عدالت اخلاقی ، همه مراتب عدل الهی هستند .بنابر این تعریف امامیه از عدل ، مبنی بر ص اعطای وجود و کمالات وجودی ، به هر آنچه که امکان وجود و رسیدن به کمال را دارد فرع تعریف علامه است .پایان نامه ی حاضر که پژوهشی است در باره ی مفهوم و مراتب عدل از دیدگاه علامه طباطبایی ، در شش فصل ارائه می شود :عدل تکوینی از منظر علامه طباطبایی ، عدل تشریعی از منظر علامه طباطبایی ، عدل جزائی از منظر علامه طباطبایی ، عدالت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبایی ، عدالت اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبایی و در نهایت پاسخهای علامه طباطبایی در مسائل پیرامون عدل .از جمله مسائلی که پیرامون عدل مطرح می شود عبارتند از :مسئله ی توحید افعالی ، مسئله ی قضا و قدر ، مسئله ی نقص ها و ناداریها ، مسئله ی شرور ، و مسئله ی فضل و اضلال الهی ، که علامه از همه ی آنها با تبیینی توحیدی پاسخ می دهد
متن يادداشت
Justice is one of the main verba issues which was a topic of scientific gatherings discussion from the very beginning of Islam. Allameh Tabatabaie apealing to ''Quran by Quran interpretation'' and through philosophical concepts and argumentations, interpretats justice in such a way that neither leads to the fatalism (jabr) of the ''ashaera'' nor to the entrustment (tafviz) of the ''motazile'' which contradics the monotheism on Gods action . Also, Allameh gives a definition of justice differen from that of the ''Emamiyeh''. Allameh believes that Gods action is based on an cause and effect system and such an action is truly justice. Therefore, Gods justice is to put everything in its teleological direction which is the same as returning to its beginning, So that every thing (every effect) would return to its beginning (its Cause) through reaching to its existential entelchies by the aid and grace of God. therefore all kinds of justice presented in religeon or society, including genetic justice, canonizational justice, punishment justice, social justice and moral justice all are grades of Gods justice. Therefore, ''Emamiyehs'' definition of justice as ''giving exiestance and existential perfections to whatever can exist and recieves the perfection'' is a part of Allamamehs definition. The present thesis ,which is a study on the ''concept and stages of justice from Allameh Tabatabaies view point'' presented in six chapters:(1) genetic justice from Allameh Tabatabaies view point, (2) canonizational justice from AllamehTabatabaies view point, (3) punishment justice from Allameh Tabatabaies view point, (4) social justice from Allameh Tabatabaies view point, (5) moral justice from Allameh Tabatabaies view point and (6) Allameh Tabatabaies answers regarding problems on justice. Of these problems are Action Monotheism, providence and predestination, shortages and poverty, Evils, Gods grace and his misleadings Allameh responses to all these problems through Monothesitic explanation
نام شخص به منزله سر شناسه - (مسئولیت معنوی درجه اول )